Popular Posts

۱۳۹۳ تیر ۶, جمعه

اشاره:


انتشار اتحادِ کارگر، بولتن ماهیانه کمیته روابط سندیکایی ایران طی چند ماه اخیر با استقبال دلگرم کننده‌ای روبرو بوده است. برخی از خوانندگان و دوستداران اتحادِ کارگر از عدم دسترسی به تمامی مطالب هر شماره در صفحه اصلی بلاگ گلایه و انتقاد کرده‌اند. ما ضمن توجه به این انتقادها و گلایه‌ها، یاد آور می‌شویم ظرفیتِ فنی بلاگ محدود است و در پاره‌ای موارد تمامی مطالب یک شماره در صفحه اصلی نمی‌گنجد. برای دسترسی به تمامی مقاله‌ها و ترجمه‌های هر شماره اتحادِ کارگر، علاوه بر نسخه پی- دی- اف، خوانندگان و علاقمندان می‌توانند با مراجعه به انتهای صفحه اصلی بر روی "پیام‌های قدیمی‌تر" مکث کرده و با فشار برروی آن همه مقاله‌ها را مشاهده کنند.

اتحادِ کارگر
بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران



Note:

Publication of the Etehad Kargar, monthly bulletin of the Iranian Committee for Labor-Union Relations during the last few months, has received heartwarming responses. Some of the readers and friends of the Etehad Kargar, have criticized and complained from the inaccessibility of all articles published in each issue of the bulletin in the main page of the Blog. While paying attention to these criticism and complaints, we would like to remind our readers of the technical capacity of the Blog. In some cases, the main page of the Blog does not have the capacity for insertion of all articles of that issue on that page. In addition to the PDF copy of each issue, to access all articles and translations of that issue of Etehad Kargar, at the bottom of the main page, readers and interested individuals can press on “پیام‌های قدیمی‌تر” and view the rest of the articles.

Etehad Kargar

The Iranian Committee for Labor-Union Relations

شکایت کارگران از مزد 92 و اهمیت مبارزه در راه احیای حقوق سندیکایی


روز 19 خردادِ 92، روحانی در گفت‌وگوی خود با ایلنا، یعنی در حین تقاضا برای انتخاب شدن به سمتِ ریاستِ جمهوری، ضمنِ تاکید روی نرخِ تورم 40 درصد و افزایش 25 درصدی مزدِ 92 اعلام کرد، "تفاوت 15 درصدی بین نرخ تورم و دستمزد کارگران باعث ایجاد مشکلاتی برای این قشر عزیز شده است.....در صورتِ انتخاب به سمت ریاست جمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون به اندازه تورم افزایش خواهم داد." مطابقِ ماده 41 قانونِ کار، حداقل مزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و هزینه خانوارِ کارگری تعیین گردد. نرخ تورمِ اعلام شده توسطِ بانکِ مرکزی و مرکزِ آمار در تاریخ 23 اسفند 92 به ترتیب، "33.5 و 36.5" درصد بود؛ با این وصف، بنا به گفتۀ ربیعی، وزیر کارِ روحانی، روز 23 اسفند 1392، شورای عالی کار، ”با اجماع تمام و رای مطلقِ اعضا و ناظران تشکلهای کارگری و کارفرمایی"، دستمزد پایه کارگران برای سالِ 93 را با 25 درصد افزایش تصویب کرد." مطابقِ گزارشِ 21 اسفندِ 92 ایلنا نیز، "هزینه سبدِ معیشتِ خانوار براساس خطِ فقر یک میلیون و 800هزار تومان" بود؛ یعنی مزدِ 608900 تومان کارگران در حالِ حاضر، تقریباً معادل یک سومِ خطِ فقر است.

در فروردین ماه 92، تعدادی از تشکیلاتِ مستقل و رسمی کارگری از مصوبه مزدی 92 به دیوان عدالتِ اداری شکایت کردند. مطابقِ گزارش 18 خرداد 93 ایلنا، "هر سه تشکل عالی کارگری..... که خالقانِ مزد 92 بودند یا در رکاب آنان"، سکوت کردند؛ "حتی یکی از این سه تشکل..... به صراحت اعلام کرد شکایت کارگران از مزد 92 به نتیجه نمی‌رسد چرا که نمایندگان قانونی کارگران پای آن را امضاء کرده‌اند." بر اساسِ همان گزارشِ، روز 5 خرداد 92، جعفر منتظری، رئیس دیوان عدالتِ اداری گفت، "دیوان عدالتِ اداری نه بر اساس مصلحت بلکه بر اساس قانون رای صادر می‌کند"؛ و بلافاصله، با سخنانی کاملاً متناقض اعلام کرد، "با وجود آنکه تورم 30 درصد افزایش یافته است اما باید دید که آیا کارفرمایان از عهده پرداخت دستمزد با افزایش 30 درصدی برمی‌آیند." بر اساسِ وعدۀ خرداد ماهِ 92 روحانی به افزایشِ دستمزد مطابقِ نرخِ تورمِ 40 درصدی، روز 10 مهر ماه 92، در نامه‌ای به روحانی، کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران نوشت، "از شما به عنوان رئیس جمهور انتظار می‌رود که به وعده زمان انتخابات خود در خصوص ترمیم دستمزد کارگران عمل کنید." البته همانطور که همه می‌دانیم، نه فقط در رابطه با مزد 92، بلکه در موردِ مزدِ 93 نیز، وعدۀ روحانی صرفاً یک وعدۀ بی‌پشتوانه از آب درآمد. روز 19 فروردین 93، در جلسه بررسی شکایت مزد 92، ظریفی آزاد به نمایندگی از وزارتِ کار گفت، "نه مصلحتِ کشور بر افزایش دستمزدها است و نه در قانون کار هیچ اشاره‌ای شده که دستمزدِ کارگران باید به اندازه نرخ تورم افزایش یابد"؛ و مطابقِ گزارش مهر، روز 6 اردیبهشت ربیعی نیز گفت، "دستمزدها همین دستمزدها هستند و تغییری نخواهد کرد."

بعد از گذشتِ بیش از یکسال از شکایتِ کارگران به مصوبه مزدی 92، روز 9 اردیبهشت 93، رئیس دیوان منتظری اعلام کرد، "هفته آینده به عنوانِ هدیه به کارگران رسیدگی به پرونده‌های آن‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد." ولی روز 16 اردیبهشت 93، با سخنانی کاملاً مشابه سخنانِ متناقضِ 5 خرداد 92 منتظری، نبی‌الله کرمی، نایب رئیس کمیسیون تخصصی کارِ دیوان عدالت اداری گفت، "دیوان عدالتِ اداری فقط بر مبنای قانون حکم می‌دهد.... کاری با مصلحت ندارد..... مزدِ 92.... با حضور 90 قاضی مورد بررسی قرار می‌گیرد"؛ ولی قبل از بررسی و ارائۀ حکم توسطِ 90 قاضی، خودِ کرمی بلافاصله اضافه کرد، "اگر دستمزدِ کارگران افزایش یابد امکانِ پرداختِ این دستمزد در کارگاه‌های کوچک وجود ندارد یا ممکن است کارگرانِ بیشتری بیکار شوند." نهایتاً روز 22 اردیبهشت 93، علی اکبر بختیاری، رئیس حوزه ریاستِ دیوان به مهر گفت، "شکایتِ کارگران نسبت به تعیینِ دستمزد سال 92 در هیئت تخصصی دیوان عدالت بررسی و از سوی هیئتِ تخصصی رد شد." روز 17 خرداد، علی اکبر بختیاری گفت، "در تصویبِ مزد 92 «به نرخ تورم اعلامی از مراجع رسمی توجه شده است» و به همین علت مصوبه مزد 92 قانونی است"؛ و بالاخره روزِ 19 خرداد، نایبِ رئیس دیوان کرمی، مانعی به شکایت از مزدِ 93 ندید، ولی توصیه کرد که این‌بار کارگران "با دلایل جدیدتر و اصلوبِ قوی‌تر" مطالباتِ خود را پیگیری کنند. در رابطه با شکایتِ کارگران از مصوبه مزدی 92 به کمیسیون اصل 90 مجلس، روزِ 29 خرداد 93، رئیس دیوان عدالت اداری منتظری با کمال گستاخی اعلام کرد، "شکایت کارگران در کمیسیون اصل 90 علیه دیوان عدالت به جایی نمی‌رسد و آنها شکایت ما را به خدا بکنند شاید در آنجا به تنیجه برسد."


اشاره به چند موضوع در رابطه با شکایت علیه مصوبه مزدِ 92 را ضروی می‌دانیم. 1. امید مسئولینِ دیوانِ عدالتِ (بخوان بی‌عدالتی) اداری از عقبِ انداختنِ رسیدگی به شکایت‌های کارگران این است که کارگران خسته شده و موضوع را فراموش بکنند. 2. بارِ دیگر، مطابقِ معمول، نتیجۀ "دادرسی" دیوان عدالتِ اداری کاملاً علیه خواسته و منافعِ طبقاتی کارگران، ولی کاملاً همسو با منافعِ دولتِ سرمایه‌داری، کلان سرمایه‌داران و سرمایه‌داری انگلی در آمد. 3. از سخنان متضادِ مسئولینِ مختلفِ دیوان، ولی در عینِ حال همسان با یک دیگر، بر می‌آید که عاقبتِ شکایت از مصوبۀ مزدِ 92 از نخستین روزهای بعد از شکایت معلوم بود. 4. شباهتِ "استدلال"‌های مسئولین دیوان نشان می‌دهد که این "استدلال"‌ها در اتاق‌های فکریِ مشخصی تهیه شده‌اند. 5. از نظرِ مسئولینِ دیوان صرفِ "توجه به نرخ تورم"، نه تعیینِ مزد بر اساسِ نرخِ تورم، کافی‌ست؛ این نوعی دهن‌کجی به کارگران است و نشان دهندۀ طرزِ تفکری‌ست که لزومی به توجیه عملکردِ خود نمی‌بیند؛ به عبارتِ دیگر، چون قدرت را در دست دارند، نیازی به جوابدهی نمی‌بینند. 6. مسئولینِ جمهوریِ اسلامی "رسیدگی" به شکایتِ کارگران را نه به‌عنوانِ انجامِ وظیفه، بلکه نوعی "هدیه" به کارگران می‌دانند؛ دوباره، چون قدرت را در دست دارند، نیازی به جوابدهی نمی‌بینند. 7. و بالاخره، راهنمائی کارگران به شکایت به خدا توسطِ متنظری، نشانی صریح از دیدگاهِ اوست که: چون قدرت را در دست دارد، نیازی به جوابدهی نمی‌بیند. مبارزه‌ای پیگیر در راهِ احیایِ حقوقِ سندیکایی و برپایی سندیکاهای مستقل و منسجمِ کارگری، تنها راهِ پایان دادن به اینهمه ظلم و ستم و دستیابی به منافع طبقاتی کارگران است.



کارگر متحد همه چیز

کارگر متفرق هیچ چیز


در دفاع از حق اعتصاب، در دفاع از حقوق زحمتکشان


­سخنرانی دبیر کل فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در صدوسومین مجمع عمومی کنگره بین‌المللی کار (ILC)


رفیق جورج ماوریکوس در صدوسومین مجمع عمومی کنگره بین المللی کار، روز پنجشنبه ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴، «به نمایندگی از طرف فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که هم اکنون بیش از۹۰ میلیون کارگر عضو از ۱۲۰ کشور جهان را دارد» گفت، «وضع زندگی زحمتکشان در سطح جهانی بطور دائم در حال افول است.»
وی ادامه داد: «بحران عمیق و ادامه‌دار­­ سیستم سرمایه‌داری، باعث ایجاد فقر، بیکاری و زجر بیشتر برای زحمتکشان و سود بیشتر برای سرمایه‌داران شده است. ما بسیار نگرانِ خیزش مجدد حزب‌های نئو-فاشیست‌، که موجب تشدید نژادپرستی و بیگانه ستیزی در کشورهای اروپایی می‌شود، هستیم. این وظیفهٔ همه سندیکاهاست که فاشیست‌ها را در هر بخش و قسمت از محیط‌های کاری منفرد و طرد نمایند.»
همزمان با این، رقابت‌های امپریالیستی موجب جنگ و درگیری شده وباعث دخالت‌های کشورهای امپریالیستی می‌شود. ما آثار این دخالت‌ها را در لیبی، سوریه، عراق، افغانستان، و اوکراین و سایر جاها می‌بیننیم.
دخالتهای امپریالسیتی برای بدست آوردن سهم نفوذ خود، کنترل راه‌های انتقال انرژی، غارت منابع طبیعی و اقتصادی مردم کشورهای جهان سوم است.
 این تصویری از وضعیت امروزی جهان است. فدراسیون برای مقابله با این مسائل می‌خواهد که ۵ نکته زیر را در صدوسومین کنگره جهانی کار تاکید نماید:
نکته اول: ما درخواست کارزار ومباررزه برای معضل بیکاری را داریم. بیکاری آرزوهای جوانان را نابود می‌نماید. بیکاری دشمن جنبش سندیکایی و متحد سرمایه‌داران است. فدراسیون روز سوم اکتبر ۲۰۱۴ را روز اعتراض جهانی علیه بیکاری اعلام نموده است. ما همگی بایستی که در این کارزار با یک برنامه مشخص و عملی شرکت نماییم.
نکته دوم:  حق اعتصاب کارگران در خطر است. دولت‌ها و بورژوازی در اسناد خود در کنگره ۸۷  آن را تایید نموده‌اند. و حالاهدف آنان حذف حق اعتصاب کارگران بوده و در صدد گذاشتن شرایطی هستند که عملاً اعتصاب را غیر ممکن بکنند. این وظیفهٔ همه ماست که از داشتن حق اعتصاب دفاع نماییم. اعتصاب تنها وسیله دفاعی در مبارزه طبقاتی امروزی ما است؛ بخصوص وقتیکه تعرض به حقوق زحمتکشان تشدید و ادامه دارد.  این یک حق قانونی بوده و در اسناد کنگره ۸۷ سال ۱۹۴۸ آمده و در قوانین ملی هر کشوری نیز وارد شده است. ارسال شکایت در این مورد به دادگاه بین‌المللی لاهه امر اشتباهی است.
نکته سوم: حدود یک ماه قبل، در ۱۳ ماه مه ۲۰۱۴ در شهر سومای ترکیه بیش از ۳۰۰ نفر از برادران ما جان خود را از دست دادند؛ بعلت اینکه در معدنی که آنان کار می‌کردند شرایط اولیه بهداشت و ایمنی مراعات نشده بود. کارفرماهای تشنهٔ سود بیشتر عامل کشتار بیش از ۳۰۰ نفر از کارگران هستند.
برای فدارسیون ایمنی و بهداشت کار از اولویت‌های اساسی است. برای جنبش جهانی سندیکاهای طبقاتی، حفظ جان کارگران اصل اساسی بوده و بنابراین کارزار برای مقرارات ایمنی و بهداشت در محیط‌های کاری از اولویت اول برخوردار بوده و همراه آن مبارزه برای حقوق و نیز بیکاری نیز ادامه دارد.
نکته چهارم: امروزه، وقتیکه ما در صدوسومین کنگره جهانی کار در ژنو بحث می‌کنیم هزاران نفر از برادران و همکاران ما در زندانها هستند. در کلمبیا نه‌هزار و پانصد فعال کارگری ناعادلانه در زندان بسر می‌برند. در میان آنان کادر فدارسیون، هوبر بالسترس (Huber Ballesteros)  یک سندیکالیست بخش کشاورزی است. در پاراگوئه، روبن ویلالبا (Rubén Villalba) از کادرهای MOAPA، از سندیکاهای وابسته به فدراسیون در زندان است. شاهد تحت تعقیب بودن سندیکالیست‌ها در مالزی، قزاقستان هستیم؛ در یونان اعتصابیون شرکت هلینیکی هالی وورقیا (Helliniki Halyvourgia) در دادگاه محکوم شدند. در شیلی بسته بودن درب کارخانجات هنوز ادامه دارد؛ سندیکالیست‌ها هر روز اخراج می‌شوند. در پرو اعضای اتحادیه‌ها از صنعت ساختمان سازی‌ و سایر بخش‌ها مورد تحدید قرار گرفته و مورد حمله قرار گرفته و کشته می‌شوند. چند روز قبل در پروژه پوتالامو گالای (puttalama and Galle) سریلانکا اعتصاب کارگران قراردادی شرکت هالسیم (Holcim ) و خانواده‌شان مورد حمله مزدوران و قمه بدستان شدند، آنان تنها درخواست استفاده از حق اعتصاب خود را داشتند.
ما از سازمان بین آلمللی کار می‌خواهیم که در امر آزادی هوبر بالسترو در کلمبیا و روبن ویلالبا در پارگوئه و همه فعالین کارگری زندانی، دخالت نماید.
نکته پنجم: دوستان گرامی، آخرین موضوعی که دوست دارم اینجا تاکید نمایم عدم تناسب نمایندگی در سازمان جهانی کار است. 
امروزه فدراسیون داری ۹۰ میلیون عضو است. با توجه به حضور نمایندگی نسبی، بایستی که  دارای ۵ کرسی باشد، و ۵ عضو افتخاری در هیئت حاکمه. این کرسی‌ها به صورت ضد دموکراتیک و غیر شفاف غصب شده‌اند.
این نه تنها برای جنبش سندیکایی، حتی برای خود ILO نیز خوب نیست. ما به اعتراض خود ادامه خواهیم داد. ما تا آخر برای حضور نمایندگان نسبی خود و دمکراسی و شفافیت در امور مبارزه را ادامه خواهیم داد. ما نظریات مشخص خود را به دبیر کل، چه بصورت شفاهی و چه بصورت کتبی اعلام نموده‌ایم. ما آماده یک راه حل عادلانه هستیم. ما از همه می‌خواهیم که طی جلسات آتی از این تلاش ما و خواست ما از طریق فرم‌های جدید حمایت کنند.
نهایتا، ما از این تریبون پیام‌های انترناسیونالیستی خود را به مردم قهرمان فلسطین، کوبا، ونزوئلا، اکوادور، بولیوی، لبنان و تمام مردم جهان ارسال می‌کنیم، و اینکه ما برادرانه و با روحیه انترناسیونالیستی در کنار شما خواهیم بود.
ما به کارگران پرتقال و یونان اطمینان میدهیم که به حضور خود در کنار شما وعلیه برنامه‌های ریاضتی بانک جهانی، اتحادیه اروپا و ترویکا (Troika) ادامه خواهیم داد.»
ترجمه از:

                 

در راه احیای حقوق سندیکایی با آموزش‌های فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری


پیمان آتن – بخش سوم



در ادامه انتشار سند معتبر مصوب شانزدهمین گنگرۀ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، به نام پیمانِ آتن، اینک بخش سوم و پایانی از فصل "د" با عنوان آماج‌های ما، در دسترس مبارزان جنبش سندیکایی و خوانندگان قرار میگیرد.




مهاجرین، پناهندگان سیاسی و مردمان بی‌خانمان


مهاجرت پدیده‌ای است که به تغییر مکان جغرافیاییِ بخشی از جمعیت مربوط می‌شود. دربسیاری از موارد، بویژه آن‌هایی که برای ما اهمیت دارند، دلایل این جابجایی از نوع اقتصادی – اجتماعی قلمداد می‌شوند و در درجهٔ اول آن مهاجرین اقتصادی قرار می‌گیرد؛ و یا این مهاجرت‌ها علت اقتصادی- سیاسی داشته که آنان پناهندگان سیاسی هستند. در هر حال تقریباٌ ۲۰۰ میلیون نفر مهاجر بطور دائمی و یا موقت در جستجوی کار بوده، و بحران‌های جاری نیز موج‌های جدیدی از مهاجرین را بوجود خواهند آورد. مهاجرین اغلب، لایه‌های به شدت استثمار شدهٔ طبقهٔ کارگر هستند، آن‌ها به آسانی قابل کنترل بوده و تهدید به اخراج می‌شوند؛ و در برابر ترور وتهدید و عدم پیوستن به سندیکاها بسیار آسیب پذیراند.

در شرایط کنونی، مهاجرینی که وارد کشوری می‌شوند، کارهایی را قبول می‌کنند که مردم محلی از انجام آن سرباز می‌زنند. شرایط هولناک کاری امری عادی ست. ترس از خطر اخراج شدن از کشور که عمدتاٌ بوسیلهٔ کارفرمایان استفاده می گردد، همیشه وجود دارد. مهاجرین قربانیان اعمال ماجراجویانه و خطرناک عناصری هستند که به اوراق کار قانونی آنان بعنوان یک بازیچه نگاه می‌کنند و این امر در همه دولت‌ها اتفاق می‌افتد؛ اوراق آنان را به تاخیر انداخته و یا رد می‌کنند و یا مبالغ هنگفتی برای قانونی کردن کار آنان در آن کشور از آنان طلب می‌کنند. نژادپرستی و بیگانه ستیزی، یورش‌ها و تهدیدها جزئی از زندگی تمامی جوامع سرمایه‌داری است که از پدیدهٔ مهاجرت به عنوان دلیل و سپر بلا برای پیامدهای سیاست‌های ضد مردمی و نیز سود سرمایه بهره برداری می‌کنند.

درحقیقت، نیروی کار مهاجر حتی در لایحه‌ها و قوانین بین‌المللی- مانند مصوبه اروپایی آقای بولک‌اشتاین (Bolkestein) کمیسر اروپا-  به مثابه توپ در دست کارفرمایان استفاده می‌گردد. هر زمان قدری رشد اقتصادی وجود داشته و نیروی کار از لحاظ کمی و کیفی نتوانسته خواست‌های شرکت‌های چند میلیتی و انحصارات را برآورده کند، حتما آنجا موج مهاجرت افزایش پیدا می‌کند. این امر اغلب با توافق بین دولت‌ها و یا حتی بدون توافق و چه قانونی و چه غیرقانونی انجام می‌گیرد.   
در اکثر موارد، توافق نامه‌های دستمزد نقض گشته و به کارگران مهاجر دستمزدهای پایین و حتی بعضی اوقات کمتر از حداقل دستمزد قانونی پرداخت می‌کنند. آن‌ها بدون حق قانونی کارگری، بیمه اجتماعی و بیمه درمانی کار می کنند. مهاجرین اغلب قربانیان تهدیدها و ارعاب‌ها هستند و حتی از حقوق ‌قانونی‌شان در کشور میزبان بی‌خبرند و نمی‌دانند که چگونه با جنبش اتحادیهٔ کارگری ارتباط برقرارنمایند. نمونهٔ ویژه ژاپن، که توسعه دو برابری‌اش با نرخ پایین رشد جمعیت همراه بود، نیاز به ورود کارگران ماهر دارد.

همچنین استرالیا به خاطر کمبود و فقدان نیروی انسانی ماهر در دههٔ گذشته، و نیز تامین بخشی از نیازهای توسعه سرمایه‌داری و شرکت‌های فراملی، با موج بزرگی از کارگران مهاجر و کارگران  موقت مواجه شد. یا در بعضی از کشورهای خلیج، مانند امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر.. مهاجرین اقتصادی مردمانی بدون حق قانونی هستند. در امریکا گستردگی مبارزات مهاجرین سنگینی مشکل مهاجرین را نشان می‌دهد. در غیراینصورت در شرایط بحران‌ها و تشدید یورش‌های منفور به حقوق قانونی کارگران و تلاش‌های همزمان برای کاهش هزینه نیروی کار، مهاجرین نیروی اضافه تلقی شده و تحت تعقیب قرار می‌گیرند.

در اروپا، نمونهٔ فرانسه رسواترین آنهاست. فرانسه یک قدرت استعمارگر امپریالیستی با تجاوزات غارتگرانه خود بمدت ده‌هاسال، تقریباً نصف افریقا را اشغال کرده بود. ذخایر غنی آفریقا موتور حرکت و رشد فرانسه بوده، کشوری که در گذشته «موتور حرکت سرمایه داری» نامیده می‌شد. امواج مهاجرت از مستعمره‌های آفریقایی به سرزمین «کلیساها» سرعت گرفت. در دههٔ گذشته، واقعیت سیاسی جدیدی در فرانسه شکل گرفت و آن حاشیه نشینی بود و شرایط زیستی این زاغه نشینان روز به روز بدتر شد. اروپا بجای تصویب قوانین و سیاست‌های حمایتی و همبستگی لازم با مهاجرین، تبدیل به یک «قلعهٔ محصور» با رفتار«پلیسی» و تمایلات شدید «امنیتی» نسبت به مهاجرین شده است.  

در مجموع، سلطهٔ مطلق امپریالیزم، دولت‌های اروپایی، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، به مدت  سی سال، سبب امواج عمدهٔ مهاجرت از آفریقا شده‌اند.

مشکل عمدهٔ دیگر در برخی از کشورها، مهاجرت‌های داخلی هستند – بویژه در کشورهای بزرگتر- که این مهاجرت‌ها نیز مشابه مهاجرت‌های جهانی بوده و با اهمیت هستند. برای نمونه، در هندوستان، که این مهاجرت‌ها «مهاجرت‌های بین ایالت‌ها»خوانده می‌شوند؛ که با آنها همانند سایر مهاجرین، همان قوانین کارفرما اعمال می‌شود و آنان قربانیان نژادپرستی و بیگانه ستیزی می‌شوند.
    
همراه با معضل حاد مهاجرین، ما همچنین بایستی که با مشکل بی‌خانمان‌ها نیز برخورد بکنیم. بحران اقتصای در ایالات متحده امریکا، اروپا و آسیا، باعث شد که بسیاری از کارگران خانه‌هایشان را از دست بدهند. آنها ماوا و مسکنی ندارند و در خیابان‌ها و زیر پل‌ها می‌خوابند.   

فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری با اعتبار جهانی و موقعیت انترناسیونالیستی‌اش جوابی که می‌تواند بدهد این است که کارگر، کارگر است، چه در کشوری که در آن متولد شده و زندگی می‌کند و چه بعنوان مهاجر آمده است؛ آنان همانند سایر کارگران کشور باید دارای حقوق اجتماعی و کاری باشند. قراردادهای دستجمعی باید برای همه کارگران کشور محترم شمرده شود. با این خواست‌ها مهاجرین بعنوان ابزار سرکوب برای جنبش کارگری استفاده نخواهند شد، وآنان قربانیان کارفرماها نخواهند شد.

فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری جهان با همبستگی انترناسیونالیستی‌اش برای اتحاد کارگران صرفنظر از نژاد، رنگ پوست، جنسیت، ملیت، و اصل و نسب نبرد می‌کند. ما به مبارزه علیه بیگانه هراسی، نژادپرستی، تبعیض، و حذف و استثناء و علیه همهٔ تئوری‌های فاشیستی اولویت می‌دهیم. ما به جد می‌کوشیم که کارگران مهاجر با حقوق مساوی که شامل کارگر بومی نیز می‌شود، در جنبش سندیکایی و کارگری نقش بازی کنند؛ و نیز به مناصب سندیکایی انتخاب شوند. هر فدارسیون، هر صنف سندیکایی طبقاتی بایستی که کمیته کارگران مهاجر را داشته باشد، که بطور مشخص به نیازهای کاری، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی آنان رسیدگی نماید.
  
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری برای یافتن راه حل به این مشکلات نه تنها با متشکل کردن فعالیت‌های اصلی خود، بلکه همچنین با برگزاری فعالانه سخنرانی‌های روشنگر و آگاه کننده، و نیز فعالیت‌هایی درهمهٔ سازمان‌های بین المللی (یونسکو، سازمان بین المللی کار، و سازمان ملل) فعالانه شرکت می‌نماید. دخالت‌های ما در این سازمان‌های بین‌المللی بایستی که تشدید گردد.

فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری الغای تمامی قوانین و مقررات ضد مهاجر والغای «اجارهٔ کارگران» را که یادآور قرون وسطی و برده داری‌اند را مطالبه می کند.

مردم بومی

فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری اقدامات شجاعانه و مبارزهٔ جنبش مردم بومی ـ شاهدان زنده تجاوزات استعمارگرانه اسکان داده‌های کشورهای سرمایه‌داری اروپا ـ را ارج می‌گذارد. آنان به مبارزات خود-علی‌رغم نسل کشی و جنایاتی که دول نو- محافظه کار در حمایت از سرمایه‌های بزرگ مرتکب شده‌اند- ادامه می‌دهند.  

در سال‌های اخیر، بسیاری از مردم بومی در اغلب مناطق مبارزات خود را تشدید نموده‌اند؛ در آمریکای لاتین و استرالیا، مبارزه برای بدست آوردن حقوق رهایی از استعمار و خواستار احترام به محل زندگی‌شان و نیز حفظ محیط زیست هستند. امروزه آنان با حرص و آز شرکت‌های چند میلیتی که توسط دولت‌های امپریالیستی حمایت می‌شوند، روبرو هستند. این شرکت‌ها مناطق آنان را اشغال و منابع طبیعی‌شان مانند چوب، نفت، گاز و زیست محیط شان و نیز منابع آبی شان را برای مقاصد تجاری خود بغارت می‌برند؛ بطور مثال آنچه در جنگل‌های آمازون اتفاق می‌افتد، جنگلی که بزرگترین ریه تنفسی جهان اعلام شده است!.

ضروری است که دوستان و سندیکاهای وابسته به فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری همبستگی مؤثرشان را با مبارزهٔ جنبش‌های مردم بومی ـ برای پیروزی در بدست آوردن حقوق قانونی‌شان، کرامت‌شان، احترام به مرز و بوم‌شان و تمامی ثروت طبیعی‌شان- تقویت نمایند.

ما همبتسگی طبقاتی و قاطعانه خود را با مبارزات مردم بومی ماپوچوی شیلی (Mapuche) و سایر جنبش‌های بومیان و مردم بولیوی، اکوادور، کلمبیا، امریکای مرکزی، مکزیک و در سایر قاره‌ها اعلام می‌کنیم. فدراسیون به خواست خود مبنی بر تنبیه متجاوزین و مسئولین در نسل کشی علیه خواهران و برادران ما را در همه مناطق ادامه خواهد داد. فدراسیون مبارزه خود علیه وحشیگری که عامل آن سرمایه‌داری است، ادامه خواهد داد.

شرکت های فرا ملی/ چند ملیتی

تا جایی که به اقدام، کنش و مبارزات کارگران فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری مربوط است، یک واقعیت دشوار و مشخصی وجود دارد، که ما باید با آن روبرو گردیم. امروزه در ساختار اجتماعی جهانی سازی، منافع شرکت‌های عظیم سرمایه جهانی باعث بوجود آمدن شرکت‌های چند ملیتی/ فراملیتی گردیده است. انباشت سرمایه موجب پیدایش چنین شرکت‌هایی شده است، که اغلب آنان بطور موازی در بیشتر شاخه‌های صنعتی و مالی گسترش یافته‌اند.

این شرکت‌ها منابع تولید ثروت را به سرقت می‌برند؛ مردم بومی و کشاورزان فقیر را از سرزمین‌شان بیرون، محیط زیست را نابود می‌کنند؛ آن‌ها محصولات را احتکار و بطور سیاسی و مالی مسیر و خط مشی بسیاری از کشورها را کنترل می کنند. در برخی از کشورها با توسل به ابزار نیروهای شبه نظامی سعی در توقف فعالیت‌های سندیکایی می‌کنند.
ویژگی‌های این شرکت‌های فراملیتی/ چند ملیتی و نتایج منفی آن‌ها- تبعیض‌ها و سختی رقابت- برای زحمتکشان، زمینه مناسبی را برای مبارزه و تلاش ما  و با هماهنگی با همراهان بین‌المللی خود ایجاد می‌نماید و ما بایستی که آن را مدیریت کنیم.

استراتژی کاری ما بایستی که گسترش همکاری سازمانی با سندیکاهای جهانی که در این بخش از صنایع و شرکت‌ها هستند، ‌باشد و سعی بر ایجاد ارتباط نزدیک با کمیته‌های مربوطه و اتحادیه‌ای آنان نماییم. بدین وسیله فعالیت‌های ما به توده کارگر بسیار نزدیک بوده و می‌توانیم با رفرمیست‌های بین‌المللی در جنبش کارگری مبارزه کنیم.

در واقع خیلی مطلوب خواهد بود که هر واحد سندیکایی یک لیست بین‌المللی از شرکت‌های هر بخش را تهیه نماید تا از این طریق هماهنگی لازم را با زحمتکشان شاغل در آن بخش و در همه قاره‌ها هم آهنگ نموده تا به اهداف خود برسیم......
   

پایان  فصل «د» با عنوان آماج‌های ما.

بخش دیگری از سندِ پیمانِ آتن در شمارۀ آینده انتشار خواهد یافت.


نام‌های نا زدودنی


جنبش سندیکایی و چهره‌های آن

اتحاد کارگر بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران در ادامه رشته مقاله‌های خود در زمینه معرفی مبارزان و فعالان جنبش کارگری و چهره‌های درخشان جنبش سندیکایی کارگران ایران به یکی از شخصیت‌های کمتر شناخته شده؛ مبارز استوار سعادت زحمتکشان، فعال خستگی ناپذیر سندیکایی، قهرمان شهید عزت الله زارع مبادرت می‌کند. نام، راه و مبارزه او همواره سرمشق فعالین پیگیر و راستین جنبش کارگری میهن ما بوده و هست!

عزت الله زارع، چهره درخشان جنبش کارگری

در تاریخ پُر افتخار جنبش کارگری ایران، عزت زارع را بیشتر به عنوان یک فعال ثابت قدم و توانای سیاسی می‌شناسند. او علاوه بر این ویژگی، یک مبارز مجرب و بسیار با هوش و آگاه سندیکایی نیز بود. زارع در سال 1307 در تهران چشم به جهان گشود. از کودکی با رنج و فقر آشنایی یافت؛ ابتدا وارد ارتش شد. در صفوف ارتش با مشاهده رفتار توهین آمیز فرماندهان و اطاعت کورکورانه به مخالفت و اعتراض علیه بی‌عدالتی برخاست. در اثر همین اعتراضات دستگیر و به 1 سال حبس محکوم گردید. در دهۀ بیست خورشیدی با اندیشه‌های نو و مترقی آشنا و به صفوف حزب طبقه کارگر، حزب توده ایران پیوست. پس از کودتای 28 مرداد مدت‌ها متواری بود. در همین دوران بیشتر و نزدیک‌تر با زندگی و کار زحمتکشان ارتباط بر قرار نمود؛ به عنوان کارگر در کارخانه‌ها و کارگاه‌های مختلف به کار پرداخت. عزت زارع نخستین تجربه‌های فعالیت سندیکایی و زیر و بم آن را همراه کارگران در زندگی روزمره کسب کرد و خیلی زود به یک فعال آگاه، پُر کار و مسلط به مسایل سندیکایی بدل گردید.

تلفیق صحیح و ماهرانه مبارزه صنفی ـ سیاسی و حضور در سندیکاهای موجود در دهه‌های 40 و 50 خورشیدی و تاثیر گذاری معنوی فوق‌العاده نیرومند بر فعالیت سندیکاها از زمره فعالیت‌های به یاد ماندنی و درخشان این فرزند آگاه توده‌های کار و زحمت به شمار می‌آید. همین فعالیت خستگی ناپذیر منجر به تقویت و تاثیر بینش صحیح طبقاتی در میان کارگرانِ عضو سندیکاهای آن دوره گردید. در دوره‌ای که جنبش سندیکایی سرکوب شده بود (پس از کودتای 28 مرداد) و با توجه به فضای آن زمان و امکانات آن دوره معین امر مبارزه صنفی ـ سندیکایی بر پایه واقعیت‌های عینی سازماندهی می‌شد. فعالین آگاه و مجرب مانند عزت زارع از تمامی مراکز تجمع علنی کارگران با دقت و حفظ ماهیت و مشی طبقاتی استفاده می کردند. بخشی از اعتصاب‌های مشهور دهه 40 و 50 مانند اعتصاب سال 1342 کارگران ریسندگی و بافندگی زاینده رود اصفهان، اعتصاب کارگران معدن سرب راونج قم در سال 1343، اعتصاب کارگران شرکت توان بین در سال 1354، اعتصاب کارگران کارخانه فیروزه کرج در سال 1355 و چند نمونه دیگر از جمله در اثر فعالیت خستگی ناپذیر سندیکالیست‌های مجرب و استفاده از روزنه‌های موجود آن زمان صورت گرفت. زارع و یارانش از جمله این فعالین بودند.

زارع به درستی و بر اثر تجربه و آگاهی ژرف خود از وضعیت جنبش کارگری، علاوه بر تأثیر معنوی و همکاری همه جانبه با فعالین سندیکایی، در رشد آگاهی طبقاتی کارگران و فعالین سندیکایی و ارتقاء سطح آگاهی و دانش سیاسی و سندیکایی آنان بسیار کوشا بود. تشکیل هسته‌های مبارزه متشکل از کارگران از دیگر خدمات این مبارز فراموش نشدنی جنبش کارگری میهن ماست. زارع به همراه یارانش نقش بسیار فعالی در گسترش اعتصاب‌های کارگری سال 57 ـ 56 ایفا کردند. او با پیروزی انقلاب با تمام توان در صف مقدم مبارزه قرار گرفت. تجربه و شایستگی‌های سیاسی و سندیکایش او را به یک رهبر توانای جنبش کارگری بدل ساخته بود. او پس از انقلاب به عضویتِ کمیتۀ مرکزی حزبِ توده ایران – حزبِ طبقۀ کارگر ایران – درآمد. سر انجام در سال 1361 توسط جمهوری اسلامی دستگیر و در زندان به شدت شکنجه شد. او هرگز در برابر واپس‌گرایان تسلیم نشد و تا پایان عمر مقاوم و استوار باقی ماند. در سال 1367 در جریان کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی ـ فاجعه ملی ـ همراه یاران و هم زنجیران خود اعدام شد. نام او همواره با افتخار و غرور در جنبش کارگری میهن ما زنده و جاودانه است.

عزت زارع در زمینه شعر و ادبیات کارگری نیز فعالیت می‌کرد؛ چند شعر و مطلب طنز کارگری از او باقی مانده است.


نام و یاد او همواره زنده و جاودان خواهد بود.

دیدار سندیکاهای کارگری کشورهای عربی در آتن برای آینده جنبشِ سندیکایی طبقاتی




روز 11 ماه مه 2014، سندیکاهای کارگری عربی برای یک کنفرانس دو روزه برای بحث در رابطه با: "وقایعِ پیش آمده در جهان عرب و عواقبِ آن روی کارگران و جنبش سندیکایی، و نقش جنبشِ طبقاتی سندیکایی"؛ در آتنِ یونان گردِ هم آمدند. 

با سخنرانی مقدماتی زیر، جورج ماوریکوس، دبیر اولِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، کنفرانس را آغاز کرد؛ و از تمام نمایندگان سندیکایی خواست که مواضع و طرح‌های خود را برای وارد کردن در طرحِ عملیاتی پایانی فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری برای جهانِ عرب، بیان بکنند.

"همکارانِ عزیز،

از طرفِ دبیرخانۀ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری، ما شما را به گردهمآیی تشکیلاتِ پیوسته به فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری و دوستان در جهانِ عرب خوش آمد می‌گوئیم. از شرکتِ همه شما در این گردهمایی قدردانی می‌کنیم.

علاقۀ زیادی برای شرکت وجود داشت و خیلی از همکاران اسم نویسی کردند. ولی بخاطر بعضی مشکلات، ما مجبور بودیم تعداد شرکت کننده را محدود بکنیم.

ما بخصوص از اتحادیه‌های کارگری که پیوسته به فدراسیون جهانی سندیکایی نیستند، ولی روابطِ دوستانه‌ای با فدراسیون دارند و اقداماتِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری را تحسین می‌کنند، تشکر می‌کنیم.    

بنابراین امروز، شما 39 سندیکالیست از 13 کشور اینجا هستید.

از اتحادیه‌های پیوسته به فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در جهانِ عرب فقط 2 اتحادیه در این گردهمآیی حضور ندارند: فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری سوریه (جی- اف- تی- یو) و (اف- ای- ان- آ- اس- او- ال) از لبنان. به علتِ شرایط در کشورشان، همکاران از سوریه عذر موجه دارند. اطلاعاتِ بروزی از همکاران و (اف- ای- ان- آ- اس- او- ال) دریافت نکرده‌ایم.

رفقای گرامی،

گردهمآیی ما در مقطعِ بسیار حساسی برای طبقۀ کارگر در سطوح بین‌المللی، منطقه‌ای و بخشی، برگزار می‌شود. بحرانِ عمیق و طولانی سیستمِ سرمایه‌داری فقر، بیکاری، خصوصی سازی، و غارتِ منابع تولید کنندۀ ثروتِ کشورها را فراهم آورده است. دولت‌ها از این بحران به عنوانِ دستاویزی برای پس گرفتنِ حقوقِ کارگران استفاده می‌کنند. دستمزدها، حقوقِ بازنشستگی، و رفاهِ اجتماعی زیرِ حمله‌اند. مزایایِ اجتماعی کاهش می‌یابند. فقط سودهای کارتل‌ها، سودهای سرمایه به‌طور دائم در حالِ افزایش است. در سیستمِ فاسدِ بهره‌کشی، این تصویر عمومی در تمامِ جهان است.   
 
همزمان، تجاوزهای امپریالیستی در همۀ قاره‌ها در حالِ تشدید هستند. اوکراین نمونۀ خیلی تازه است. اوکراین، کشورِ ثروتمند، هدفِ رقابتِ شدیدی بین امریکا، اتخادیه اروپا و روسیه است. با یک جنگ تمام عیار، دولتِ ارتجاعی کیف، همراه با امریکا و اتحادیه اروپا تهدید می‌کنند، می‌کشند، و آتش بپا می‌کنند. نئوفاشیست‌های "جناحِ راست"، هوادارانِ هیتلر، با همکاری مأمورانِ (اف- بی- آی) و (سی- آی- اِ)، ده‌ها نفر را در ساختمانِ اتحادیۀ کارگری در اودسا به آتش کشیدند.

در ضمن اگر ما دخالت‌های امپریالیستی در لیبی، مالی، افغانستان؛ قبلاً علیه عراق و حالا علیه مردمِ سوریه را نیز در نظر بگیریم؛ خواهیم دید که رقابت در سیستمِ امپریالیستی، به‌طور دائم فجایع بزرگی برای طبقۀ کارگر به بار می‌آورد. قوت گرفتنِ گروه‌های نئوفاشیست و احزابِ سیاسی نژادپرست در اکثرِ کشورهای اروپایی باید به‌طور کلی طبقۀ کارگر را نگران بکند.

در جنوبِ شرقی مدیترانه، تجاوزکاری اسرائیلی خطری به منطقۀ ما و تهدیدی مهلک برای مبارزۀ فلسطینی‌ست. مناطقِ یهودی نشینی که اسرائیل به‌طور غیرقانونی در مناطقِ فلسطینی می‌سازد، خودداری اسرائیل از تقبلِ تاسیسِ یک کشور مستقلِ فلسطینی، با اورشلیمِ شرقی به‌عنوانِ پایتختِ آن، اشغالِ غیرقانونی اراضی سوریه در بلندی‌های گولان و سایر مناطقِ عربی، حملات به مردمِ لبنان، علیه ایران، واقعیتی که سیاستِ تمام دولت‌های اسرائیلی وحشیگرانه و امپریالیستی‌ست، را تأیید می‌کند.   

همزمان، مزدورانِ اجیر از تمامِ دنیا در سوریه جمع شده‌اند و توسطِ امپریالیست‌ها حمایت می‌شوند. همان‌هایی که ادعا می‌کنند دخالت از بیرون در سوریه برای "دمکراسی" و "آزادی" انجام می‌گیرد، ریاکارند. هدفِ امپریالیست‌ها "خاورمیانۀ جدید" است؛ با ده‌ها کشور کوچک، دست‌نشاندۀ امریکا و اتحادیۀ اروپا.

در تمامِ دنیایِ عربِ، به اصطلاح "بهارِ عربی" به "زمستانِ ضدمردمی" تبدیل شد؛ و امیدهایی که مردمِ ساده به آن "بهار" بسته بودند، به زودی ثابت شد که کاذب بود. 

در سطحِ سندیکایی، فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری در سال‌های اخیر، بعد از تغییرِ مکانِ دفتر مرکزی به آتن، اقدامِ مهمی در جهتِ تقویتِ مبارزه طلبی، خطِ طبقاتی، و همبستگی بین‌المللی سندیکاهای کارگری در جهان عرب آغاز کرده است.

نشریۀ بخصوصی که می‌توانید در پوشۀ خود پیدا بکنید شاملِ فهرستی از فعالیت‌هایی‌ست که در هر یک از کشورها انجام داده‌ایم؛ آن گزارش کنش ما را تأیید می‌کند.

ولی نیازها زیادتر هستند؛ باید فعالیت‌های بیشتر و سریع‌تری را به پیش ببریم. تمام وقت برای تقویتِ فدراسوین جهانی سندیکاهای کارگری در منطقه باید کوشش بکنیم؛ استراتژی و تاکتیک‌ها را باید بیشتر نمایان، قابل درک و مبارز بکنیم؛ و بدون توجه به اینکه کجا هستند، در کنارِ (آی- سی- آ- تی- یو) و در کنار تمامِ سندیکاهای عربی بایستیم. تنها ملاکِ ما درکِ جهتِ طبقاتی، همبستگی بین‌المللی، عمل ضدِ امپریالیستی، و حمایت از مبارزۀ خلقِ فلسطین است. ما آغوش خود را به تمامِ سندیکاهایی که به این مسائل پایه‌ای احترام می‌گذارند باز می‌کنیم و آن‌ها را به خانوادۀ بزرگِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری دعوت می‌کنیم.

اولویت در این دوران برای جنبش سندیکایی عربی مقاومت در مقابل تاکتیک‌های کثیف، افترا آمیز و جدائی افکن کنفدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (آی- تی- یو – سی) در بین کارگرانِ عرب، در میانِ اتحادیه‌های مبارز، و علیه (آی- سی- آ- تی- یو) است. از طریق افترا، تاکتیک‌های جدائی افکن و اعمال ضد سندیکایی، رهبری (آی- سی- آ- تی- یو) سعی می‌کند اتحادیه‌های کارگری را منفک بکند و اتحادیه‌های کوچکتر، گوش به فرمان، زرد و خود فروخته‌ای را تشکیل بدهد. این استراتژی (آی- سی- آ- تی- یو) شبیه اشتراتژی امپریالیسم برای "خاورمیانۀ جدید" است که نظرِ برپایی ده‌ها کشور گوش به فرمانِ کوچک دارد. تاکتیک‌های (آی- سی- آ- تی- یو) شکست خواهند خورد. کارگران، طبقۀ کارگر عربی، غرورِ خود، شأنِ خود، فرهنگِ خود، تمدنِ خود و تجربۀ غنی از مبارزاتِ خود را دارد؛ نمایندگان سرمایۀ جهانی نخواهند توانست طبقۀ کارگر عربی را بخرند.

رفقایِ گرامی،

هدفِ گردهمایی سندیکایی ما تجزیه و تحلیلی از سال‌هایی که گذشته است؛ انتقاد و انتقادِ از خود و اساساً، تصمیم‌گیری جمعی روی یک طرحِ عمل برای دورۀ 2015-2014 است. برنامه عمل نتیجۀ گفت‌وگوها، ارائۀ طرح‌ها و طرزِ فکرهایی‌ست که توسطِ خیلی از شماها به ساختمان مرکزی فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری ارسال شده است. براساسِ تمامِ آن‌ها، پیشنهاد می‌کنیم که در موردِ برنامه زیر گفت‌وگو کرده و آن را تصویب بکنیم. 


برنامۀ عمل

  1. هدف ما این است که در هر کشور عربی یک دفتر فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری را راه بیاندازیم. نقشِ این دفترها مهم خواهد بود: ترویجِ مواضع و خطِ فکری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری؛ حمایت از مبارزات کارگران؛ و کمک به دمکراتیزه کردنِ جنبشِ سندیکایی در تمامِ کشورهای عربی‌ست. سازمان‌های اتحادیه‌های کارگری - پیوسته به فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری – که توانِ تأمین مخارجِ مالی، تدارکِ یک دفترِ کوچک، یک کارمند و دستگاه‌های تکنولوژیک پایه‌ای را داشته باشند، طرح‌ها و عقایدِ خود را به‌صورتِ کتبی تهیه کرده و به رهبری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری ارائه بدهند.
  2. هیأت نمایندگی از تمامِ اتحادیه‌های کارگری پیوسته به فدراسیونِ جهانی سندیکاهای گارگری و هوادارِ آن از کشورهای عربی، سفری به نیویورک بکنند و به‌طور جمعی یادداشت-مصوبه‌ای با مواضعِ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری، برای حقوق و خواسته‌های کارگرانِ عربی، به سازمانِ مللِ تحویل بدهند. این هیأتِ نمایندگی توسطِ دفترهای مرکزی فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری، همراه با نمایندگانِ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری در سازمانِ ملل، همآهنگ خواهد شد.
  3. در بحرین: گنگرۀ اتحادِ عربی با عنوانِ، "نقشِ گارگرانِ زن در جهانِ عرب"
  4. در مصر: مسابقۀ فوتبال در همبستگی با مردمِ فلسطین؛ روزهای 23-20 جون، سمینارِ سندیکایی با عنوان، "مذاکراتِ دستجمعی"؛  کنفرانس سندیکایی با عنوان، "مدیترانه – دریایِ صلح"
  5. در الجزایر: بحث و گفت‌وگوی اتحادِ عربی با عنوانِ، "نقشِ خطِ آهن در کشورهای عربی"
  6. در سودان: نوامبر 2014 – گردهمایی سندیکاهای عربی با اتحادِ افریقایی
  7. در تونس: کنفرانس بین‌المللی در رابطه با حقوقِ کارگرانِ بخشِ جهانگردی
  8. در مراکش: گنگرۀ سندیکایی کارگرانِ جوان با اتحادِ عربی
  9. سمینارهای سندیکایی در عراق، لبنان، دجیبوتی و مصر با عنوان‌های: "نقشِ سازمانِ جهانی کار و سازمان‌های بین‌المللی"؛ "ایمنی و سلامتی کارگران"؛ "منابع تولیدکنندۀ ثروت و موضع اتحادیه‌های کارگری"؛ "مذاکراتِ دستجمعی"؛ "آزادی‌های سندیکایی – حقوقِ سندیکایی"
  10. ما پیشنهاد می‌کنیم که گردهمایی سندیکایی اتحادِ عربی آینده در سالِ 2015 در لبنان برگزار شود.


همکارانِ گرامی،

این برنامۀ عمل یک پیش نویس، یک طرح است. از طریقِ بحث و طرح‌های شما، در پایان ما مصوبۀ نهایی را تهیه خواهیم کرد.

ما خوش‌بین هستیم که گردهمآیی ما، گفت‌وگوهای ما، و مصوبه‌های ما حضورِ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری در اتحادیه‌های کارگری کشورهای شما و در سطحِ وسیع‌تر منطقه را، تقویت خواهد کرد. روابطِ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری با خلق‌های شما و طبقۀ کارگر در جهانِ عرب عمیق، پایدار و صادقانه است. امروز، برپایۀ تجربۀ تاریخی، که توسطِ مصوباتِ شانزدهمین گنگرۀ اتحادیه‌های کارگری، بر محورِ مشکلاتِ اساسی کارگران، در سالِ 2011 در آتن برگزار شد، می‌توانیم پیش برویم. می‌توانیم مشکلات را در جهتِ منافع مردمِ عادی حل بکنیم؛ از استاندارهای زندگی آن‌ها دفاع بکنیم؛ از رفاه عمومی و حقوقِ کارِ آن‌ها دفاع بکنیم؛ برای زندگی بهتر برای همه، و در درجۀ اول و نخست برای نسلِ جدید مبارزه بکنیم. باید مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه داد؛ برای دنیایی با عدالتِ اجتماعی، بدونِ سبعیتِ سرمایه‌داری، بدونِ بهره‌کشی سرمایه‌داری، و بدونِ بی‌عدالتی اجتماعی.

ما از شما می‌خواهیم که عمل بکنید، ابتکاراتی را آغاز بکنید، این برنامۀ عمل را عملی بکنید؛ همزمان، در روزِ کنشِ بین‌المللی فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری که در روز سومِ اکتبر برگزار خواهد شد و هدفِ اصلی آن مبارزۀ ما علیه بیکاری است، به‌طور فعال شرکت بکنید.

متشکریم"