Popular Posts

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۲, جمعه

بیانیه اول ماه مه ، روز جهانی کارگر


با گرامی داشت خاطره تابناک کارگران جان باخته جنبش کارگری شهر شیکاگو که در بزرگداشت آنها اول ماه مه به روز جهانی کارگر نام گذاری و در تاریخ عدالت خواهی جاودانه شد.
ما این روز گرامی را به همه کارگران و زحمت کشان و کوشندگان راه عدالت و رهایی انسان از چنگال استثمار صمیمانه شادباش می گوییم .
بنا بر سنت های مبارزاتی افزون بر صد سال سازمانهای سندیکایی و دیگر مجامع و تشکل های کارگری جهان مبارزات و اعتراضات عدالت خواهانه مداوم خود را در اول ماه مه به اوج رسانده و فریاد حق طلبانه خود را به گوش جهانیان و دولت های سرمایه سالار می رسانند .
کارگران و زحمت کشان و عدالت دوستان این سرزمین نیز طی دهها سال ،همراه و هم صدا با کارگران جهان خواسته ها و حقوق پایمال شده خود را از حاکمان طلب کرده و برای ایجاد جامعه ای با معیار های عدالت اجتماعی جان و تن فرسوده اند.
بر پایه این آیین انسانی ما همراه با اعتراض علیه همه سرکوب گری های وحشتناک حقوق کارگری و همه بی عدالتی های جاری خواسته های خود را از حاکمیت بدین شرح اعلام می کنیم :…..:
۱-به رسمیت شناختن و رعایت حقوق سندیکایی همچون ، تجمع ، راه پیمایی ، اعتصاب، گردهم آیی و دیگر اشکال اعتراضی و پایان بخشیدن به هر نوع سرکوب فعالان حقوق کارگری توسط دستگاه های رنگارنگ مختلف اطلاعاتی و امنیتی
۲- آزادی همه کارگران زندانی مدافع حقوق کارگری و اعاده همه ی حقوق پایمال شده ی آنان و همچنین آزادی همه زندانیانی که در دفاع از حقوق مردم ایران زندانی و یا دچار حصر و سلب آزادی شده اند ، ما همچنین حمله به زندانیان و ضرب وشتم آنها را شدیدا” محکوم و خواهان محاکمه و مجازات دستور دهندگان و حمله کنندگان هستیم .
۳- گسترش فقر و فلاکت و بیکاری و شکاف طبقاتی ناشی از اجرای سیاست های آزاد سازی قیمت ها و گسترش خصوصی سازی بر مبنای روش های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که نتایج شرم آمیز آنرا حتی در کشورهای اروپاییشاهد هستیم محکوم کرده و خواستار حمایت های همه جانبه اقتصادی و اجتماعی از کارگران و زحمت کشان و اقشار ضعیف اجتماعی که به علت گناه کاری مدیران گرفتار شده اند هستیم .
۴- ما ضمن اعتراض شدید علیه حداقل دستمزد سال ۱۳۹۳ خواستار تجدید نظر در این مصوبه و تعیین دستمزد امسال بر پایه تامین هزینه یک خانوار کارگری بر مبنای ماده ۴۱ قانون کار هستیم .
۵- ما خواهان پرداخت فوری حقوق و دستمزد معوقه کارگران و تامین امنیت شغلی و لغو قراردادهای اسارت بارسفید امضا و موقت و انحلال شرکت های پیمانکاری هستیم
۶- بازگشت به کار و اعاده حقوق فعالان سندیکایی آقایان حسن سعیدی ، وحید فریدونی، ناصر محرم زاده و حسین کریمی سبزوار که در دفاع از حقوق کارگران بی کار و هکچنین اعاده حقوق آقایان علی اکبر پیر هادی و حسن کریمی را که در جریان اعتراضات کارگری از حقوق حقه خود محروم شده اند را خواهانیم .
۷- کشتار ، معلول و مجروح شدن روز افزون کارگران در حوادث حین کار را محکوم کرده و مسئول و مقصر اصلی این وضعیت اسفناک را وزارت کار می دانیم و در این رابطه خواستار رعایت استاندارد های ایمنی کار در محیط کار و مخصوصا” جاده ها می باشیم.
۸- ما خواهان یک زندگی شایسته و رفع هر گونه تبعیض و نابرابری برای بازنشستگان کارگری و لشگری و کشوری می باشیم و اجرای طرح بیمه سلامت را از طریق دست اندازی به منابع و امکانات مالی کارگران در سازمان تامین اجتماعی را محکوم می کنیم و خواهان محاکمه فوری و علنی قاضی مرتضوی به دلیل حیف و میل اموال کارگران هستیم
۹- به منظور جلوگیری از پایمال شدن حقوق جمعی کارگران نظیر آنچه که در سازمان تامین اجتماعی روی داد ما خواهان حضور موثر نهادها و نمایندگان واقعی کارگران در مراکز تصمیم گیری کلان به ویژه مراکز امور کارگری و بازنشستگان کارگری هستیم و مسئول اجرای این خواسته به حق را وزارت کار می دانیم .
۱۰- در راستای دفاع از کودکان کار و لغو کار کودکان ما خواستار رعایت واقعی منشور بین المللی حقوق کودک می باشیم و ضمن محکومیت مسئولان مربوطه از همه نهادهای مدافع حقوق کودک سپاسگزار و از آنان می خواهیم فشار های اعتراضی خود را بر مسئولان افزایش دهند .
۱۱- اول ماه مه روز جهانی کارگر باید از حالت یک تعطیلی خاص کارگران به یک تعطیلی کامل و رسمی نظیر دیگر تعطیلات عمومی ارتقا یافته و همراه با تعطیلی سراسری حق برگزاری مراسم این روز توسط سندیکاها و مجامع کارگری مستقل برسمیت شناخته شود .
۱۲- بازنده اصلی جنگ و خون ریزی و نظامی گری طبقه کارگر و زحمت کشان و اقشار ناتوان اجتماعی هستند بنابراین ما نیز همراه و هم صدا با همه کارگران و زحمت کشان و صلح دوستان جهان خواهان پایان جنگ و جنگ طلبی و گسترش صلح و عدالت و آزادی در سراسر جهان هستیم .
۱۳- با سپاسگزاری از پشتیبانی صادقانه سازمان های بین المللی و دیگر سندیکاها و مجامع کارگری و عدالت خواه که از اعتراضات و حقوق کارگران ایران دفاع نمودند در اتحاد با آنان یکبار دیگر همبستگی و حمایت خود را از مبارزات حق طلبانه کارگری در همه کشور ها اعلام و سرکوبگری این مبارزات را محکوم می کنیم
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات
اتحادیه نیروی کار پروژه ای
اول ماه مه دو هزار وچهارده برابر با یازده اردیبهشت هزار و سیصد و نود و سه

۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه

خجسته باد روز جهانی کارگر

فعالین سندیکایی، سندیکاهای مستقل، زحمتکشان،

کمیتۀ روابط سندیکایی ایران، روزِ ۱۱ اردیبهشت ماه، اول ماه مه، روز پیکارِ تاریخی طبقۀ کارگر علیه ستمِ سرمایه، روز مبارزه برای عدالتِ اجتماعی، صلح و رهایی انسان از بهره‌کشی را به شما تبریک می‌گوید. امید است در سالِ جدید شاهدِ پیروزی‌های چشمگیری در مبارزه برای تحقق حقوق صنفی- سندیکایی، مبارزه برای حفاظت از منافع طبقاتی کارگران، و مبارزه برای تحققِ اتحادِ مبارزاتی طبقۀ کارگرِ ایران باشیم.


کمیته روابط سندیکایی ایران


اعلامیه فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر


اول ماه مه ۲۰۱۴



بیکاری متوقف گردد!
سازماندهی و مبارزه برای کار و زندگی شرافتمندانه!
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری به نمایندگی از بیش از ۹۰ میلیون عضو از ۱۲۰ کشور جهان، سازمان طبقاتی جنبش سندیکاهای کارگری،  درودهای گرم و رزم‌جویانه و طبقاتی خود را به همه زحمتکشان جهان اعلام می‌کند و درخواست می‌کند که با برگزاری اعتصاب، تظاهرات و دیگر مراسم رزم‌جویانه این روز را گرامی بدارند.

در اول ماه مه امسال طبقه کارگر جهانی خود را در شرایط خطرناکی می‌بیند. دستور کار همه دولت‌های سرمایه‌داری و دیگر سازمان‌های امپریالیستی (مانند بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، اتحادیه اروبا و ..) «برا ی خروج از بحران» برا ی همه کشورها یکی است: کاهش دستمزدها، کاهش خدمات اجتماعی، استبداد، برنامه‌های ریاضتی، حذف حقوق اجتماعی و بیکاری وسیع. همزمان با این اوضاع، با توجه به تضادهای امپریالیستی و آنچه در اوکراین هم‌اکنون شاهدش هستیم، شرایط طبقه کارگر بسیار خطرناک بوده و بسوی بدتر شدن هم می‌رود.

زنگ‌های خطر باید به صدا درآید! هم اکنون کارفرماها و دولت‌های سرمایه‌داری می‌خواهند در سازمان جهانی کار «حق اعتصاب» (کنوانسیون ۸۷ سازمان جهانی کار) را حذف نمایند. این حق اعتصاب اهدایی هیچ حکومت و یا سازمان بین‌المللی نیست. این حق را کارگران با مبارزات خود بدست آورده‌اند؛ و فقط با تلاش و مبارزه آنان باقی خواهد ماند! خواستِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری این است که: دست‌ها از حق «حق اعتصاب» کوتاه باشد و از جنبش جهانی اتحادیه‌ها می‌خواهد که یک جنیش وسیع و رزم‌جویانه‌ای را برای دفاع از این حق بسیج کند.

بیکاری در سطح جهانی بطور بیرحمانه‌ای به طبقه کارگر و فرزندان آنان آسیب می‌زند؛ و بیکاری اهرمی در جهت  تشدید استثمار آنان شده است؛‌ بخصوص زنان و نیروی زحمتکش جوان و قشر توده مردم. در اول ماه مه امسال، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری از سازمان‌ها و سندیکاهای طبقاتی دعوت می‌کند که علیه پدیده بیکاری بعنوان یک مجموعه مبارزه نمایند: مبارزه برای حق حیات بیکاران و حق داشتن یک شغل دایمی برای همه و مبارزه با عوامل ایجاد کننده این بیکاری‌ها. بگذار که این اول ماه مه را  نقطه شروع و مقدمات آماده سازی برای کارزار جهانی اعتراض که در روز سوم اکتبر ۲۰۱۴ خواهد بود، تبدیل کنیم. شعار این روز مبارزه «علیه بیکاری» خواهد بود. چرا که بیکاری یک پدیده ذاتی در سیستم سرمایه‌داری است.

کارگرانِ جهان،
هیچ دلیلی ندارد که کارگران در فقر زندگی بکنند و یا بیکار باشند؛ یا گرسنه بوده و از بهداشت عمومی و مجانی محروم باشند، و یا درگیر جنگ‌های امپریالیستی باشند. فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری از همه کارگران می‌خواهد که متحد بوده و زیر پرچم آن، با برپایی اعتصاب و راهپیمایی‌های رزم‌جویانه و اعتراصی، از حق اعتصاب دفاع نمایند. برای کار دایم و پایدار برای همه، حق داشتن سندیکا و حقوق اجتماعی و آزادی مبارزه نمایند.

آینده طبقه کارگر نمی‌تواند توام با استثمار و توحش سرمایه‌داری باشد.
شعار فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری برای اول ماه مه امسال و برای همه روزها - براساس «پیمان نامه آتن»، سند اصلی سیاسی و سندیکایی ما، مصوب کنگره ۱۶ سندیکاهای جهانی در ۲۰۱۱-  از همه کارگران می‌خواهد:
«کارگران! علیه توحش سرمایه‌داری، برا ی عدالت اجتماعی، برای جهانی عاری از استثمار، بپا خیزید (مبارزه کنید)!»
دبیرخانه
۲۲ آوریل ۲۰۱۴

اطلاعیه

بدین وسیله اعلام می کنیم که سندیکای کارگران فلزکارمکانیک و هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه هیچ سخنگو و نماینده ای در خارج از مرزهای ایران ندارد.

هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
1/2/1393



اطلاعیه زیر به روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک رسیده است:

اطلاعیه

اتحادیه نیروی کار پروژه ای اعلام می کند هیچ نماینده یا سخن گو یا رابط و نظایر آن را در خارج از کشور ندارد .
اتحادیه نیروی کار پروژه ای
ناصر آقاجری   1/2/1393

آزاد سازی اقتصادی و دستمزد کارگران


با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و در چارچوب سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی، برنامه خصوصی سازی و حذف یارانه‌ها مطابق نسخه‌های صندوق بین‌االمللی پول و بانک جهانی، با شتاب به اجرا در آمده است. این برنامه‌ها که شامل ارزان‌تر کردنِ نیروی کار برای کلان سرمایه‌داران وطنی و خارجی، مقررات زدایی در محیط و روابطِ کار برای بی‌اثر کردن قانونِ کار، حذفِ یارانه‌ها تحتِ نام به اصطلاح هدفمند کردن یارانه‌ها، گسترشِ مناطقِ آزاد و ویژۀ اقتصادی برای به اسارت کشیدن کارگران، چپاولِ اموالِ ملی با نامِ خصوصی سازی، گسترشِ بخش خصوصی برای دستیابی عده‌ای معدود به سودهایی کلان، و چپاولِ اموال و اندوخته‌های کارگران در سازمانِ تامینِ اجتماعی، زندگی کارگران و منافع طبقاتی آنها را به تباهی کشیده‌اند.

در حین اینکه مطابقِ گزارش ۲۱ اسفند ماه ۹۲ ایلنا، "هزینه سبد معیشت خانوار براساس خطِ فقر یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان" است؛ در گزارشی از خاتمه جلسه رسمی تعیین مزد که ۶۰۸هزار و ۹۰۰ تومان را به‌عنوان مزد ۹۳ تعیین کرد، روز ۲۳اسفند ۹۲، ایلنا به نقل از وزیر کار ربیعی نوشت، "شورای عالی کار با حضور نمایندگان سه گروه دولت، «کارگر» و کارفرما مصوبات زیر را با «اجماع تمام» و «رای مطلق اعضا» و ناظران تشکلهای کارگری و کارفرمایی، برای سال آینده تصویب کرد." روز ۲۳ فروردین، در نخستین نشست ۹۳ ربیعی با نمایندگان تشکل‌های رسمیِ کارگری، تمامِ نمایندگانِ به اصطلاح کارگری تعیین مزدِ ۶۰۹هزار تومانی، یعنی مبلغی معادل یک سوم خطِ فقر را ستودند، و دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران گفت، "افزایش دستمزدها نتیجه چانه زنی‌هایی بود که شرکای اجتماعی با یکدیگر داشتند و ما از نتیجه آنکه با درایت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وفاقی که میان تشکلهای کارگری و کارفرمایی وجود داشت، دفاع می‌کنیم." 

در مقابلِ حذفِ یارانۀ حامل‌های انرژی، مواد غذایی، دارو....، سه سال پیش دولت‌مردانِ جمهوری اسلامی وعدۀ پرداختِ نفری ۴۵هزار تومان در ماه، و تعمین نیازهای انرژی تولید و دارو را دادند. حذفِ یارانه‌ها را "هدفمند کردن یارانه‌ها" نام نهادند، و ۳۰ درصد از درآمدهای حاصل از "هدفمند کردن یارانه‌ها"، که قرار بود به تولید اختصاص یابد، بلافاصله قطع شد و ویرانی کارخانه‌های تولیدی و بیکاری میلیون‌ها کارگر را به دنبال آورد. سالِ قبل نوبتِ قطع "ارزِ مرجع" از دارو و کالاهای اساسی رسید؛ که ویرانی تولید دارو و افزایشِ قیمت‌های نجومی را به دنبال داشت. با وصف افزایشِ ۲۰ تا ۲۴ درصدی قیمت آب، برق.... در هفته‌های اخیر تحتِ فازِ دوم "هدفمند کردن یارانه‌ها"، با استفاده از ترفندهای متنوع در دو ماهِ اخیر، مسئولینِ نظام عزمِ به بازپس‌گیری 45هزار تومان وجه نقدی را نیز گرفته‌اند. روز ۲۶ فروردین ایلنا نوشت، "حدود۹۰ درصد از کارگران استان همدان بصورت استخدام موقت شاغل هستند.....استخدام موقت در شرایط اقتصادی کنونی به معنی نداشتن امنیت شغلی است و بنابراین دولت نمی‌تواند از چنین کارگرانی بخواهد از دریافت یارانه چشم پوشی کنند." مطابقِ گزارشِ ۲۴ فروردین خبرگزاری مهر، معاونِ وزیر صنعت اعلام کرد، "مقررات زدایی مهم‌ترین اقدامی است که وزارت صنعت..... انجام خواهد داد و از سوی دیگر، تسهیل امر صادرات نیز جایگزین پرداخت یارانه‌های نقدی خواهد شد."

در ماه‌های اخیر روحانی بخش‌های قابلِ توجهی از جنوبِ کشور را به مناطقِ آزاد و ویژۀ اقتصادی تبدیل کرده است. همزمان با دستیابی تجار به پول‌های کلان از بابتِ معافیت از پرداختِ تعرفه‌های وارداتی در مناطقِ آزاد، کارگرانِ شاغل در این مناطق از شمول قوانین کار و تامین اجتماعی بی‌بهره‌اند؛ به‌عبارتی دیگر، کارگران به بردگانی بدون حمایتِ قانونی تبدیل می‌شوند. روز ۱۱ فروردین ماه، روحانی در جمع مدیران مناطق آزاد تجاری گفت، "هفت منطقه آزاد می‌توانند در مواردی به مناطق نمونه توسعه در کشور تبدیل شوند؛ چرا که از مقررات دست و پاگیر و قوانین محدود رنج نمی‌برند." روز ۱۵ اسفند ۹۲، طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی "تنها ۳ درصد واگذاری‌ها (را) کاملاً واقعی" توصیف کرد؛ با این وصف او تاکید کرد، "ما به دنبال زمینه دادن به بخش خصوصی از طریق واگذاری فعالیت‌های اقتصادی به آن هستیم."  

در هفته‌های اخیر شاهدِ مخالفتِ شدید کارگران با هدفِ دولت برای واگذاری بخش درمانی سازمان تامین اجتماعی به بیمه سلامتِ وزارتِ بهداشت بوده‌ایم. به‌عنوان نمونه، در روزهای ۲۰ و ۲۳ فروردین ماه، به نقل از کارگران ایلنا نوشت: "ادغام صندوق درمانی سازمان تامین اجتماعی در یک نهاد دولتی به معنای انتقالِ میلیاردها تومان از سرمایه کارگران به خزانه دولتی است"؛ "با انجام این موضوع، رایگان بودن درمان بیمه شدگان تامین اجتماعی لغو می‌شود." با این وصف، ضمن تاکید بر حمایتِ تشکیلاتِ خانه کارگر از "سیاست‌‌های کلی دولتِ روحانی"، مطابقِ گزارش 24 فروردین ایلنا، در دیدار خود با «رودلف موتسه نیش»، نماینده پارلمان فدرال و معاون حزب سوسیال دمکرات آلمان در خانه کارگر در تهران، علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر اختلاف نظرهای تشکیلات خانه کارگر با دولت روحانی را "جزئی" توصیف کرد و "قصد دولت روحانی....در قالبِ طرح بیمه سلامت....را پیش زمینه بیمه اجتماعی.... دانست و نسبت به بیمه بیکاری بیکاران در آینده نزدیک ابراز امیدواری کرد."

از آغازِ به کار، دولتِ روحانی تلاش‌های وسیعی برای آزاد سازی کامل اقتصاد کشورمان بکار گرفته است. در چهارمین دیدارِ مسئولانِ ارشدِ دولتِ روحانی با مسئولانِ صندوق بین‌المللی پول، روز ۲۲ فروردینِ ماه، رئیس کلِ بانک مرکزی ایران از کریستین لاگارد، مدیر کل صندوق بین‌المللی پول درخواست کرد که صندوق بین‌المللی پول "دوره‌های آموزشی منطقه‌ای در تهران" برگزار کند؛ گریستین لاگارد با درخواست وی موافقت کرد. به‌عبارتی دیگر، کارگزارانِ دولتِ روحانی نظرِ تبدیل ایران به مرکز منطقه‌ای آموزش "اقتصادِ آزاد" را دارند. تنها راهِ حفاظت از منافع طبقاتی کارگران و مبارزه با سرکوب و بهره‌کشی کلان سرمایه‌دارانِ وطنی و خارجی، سازماندهی کارگران در سندیکاهای مستقلِ کارگری و مبارزۀ متحدِ طبقۀ کارگر کشورمان است.


کارگر متحد همه چیز

کارگر متفرق هیچ چیز

نام های نازدودنی جنبش سندیکایی و چهره‌های آن

اتحاد کارگر بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران در ادامه رشته مطالب خود پیرامون چهره‌های درخشان و مبارزان جنبش سندیکایی کارگران کشور، اینک به معرفی یکی از فرزندان فروتن و استوار جنبش کارگری و از فعالان کارگران صنعت نفت می پردازد.


منوچهر مصلح، مبارز استوار و فداکار جنبش کارگری سندیکایی

جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما قدمت یکصدساله و کارنامه‌ای درخشان از مبارزه و پایمردی دارد. نخستین سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری همزمان با تحول‌های مربوط به انقلاب مشروطیت مبارزه خود را آغاز کردند. بر پایه اسناد معتبر تاریخی در سال های ۱۲۸۴ ـ ۱۲۸۶ خورشیدی شکل نوین و قوام یافته سندیکاهای کارگری در ایران پدید شد. ویژگی این دوران تاریخی رشد آگاهی طبقاتی کارگران ایران و سیر تکاملی اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری در جامعه است. در ادامه این روند و با کوشش مبارزان مدافع طبقه کارگر در مناطق نفت خیز خوزستان که زیر سلطه استعمار انگلیس قرار داشت و شرکت نفت انگلیس در آن با ایجاد خفقان مانع از تشکل کارگران ایرانی می شد، نخستین سندیکاهای کارگران نفت خوزستان در سال ۱۳۰۴ پایه گذاری گردید. با کوشش مبارزان حزب طبقه کارگر در سال ۱۳۰۷ کنفرانس دوم اتحادیه‌های کارگری نفت جنوب بر پا شد و در آن کارگران و فعالین سندیکایی مجموعه خواست‌هایی را طرح و سازماندهی یک اعتصاب را تدارک دیدند. از جمله خواست‌های کارگران عبارت بود از: تجدید نظر در امتیاز نفت جنوب و آمادگی برای اعتصاب در روز جهانی کارگر! عوامل امپریالیسم انگلیس در روزهای پیش از اعتصاب سال ۱۳۰۸ شبانه به خانه‌های کارگران یورش برده و ۹۳ فعال کارگری را با هدف جلوگیری از اعتصاب دستگیر و زندانی کردند. اما اتحادیه کارگری با فداکاری سندیکالیست‌های نسل اوّل جنبش توانست یک اعتصاب تاریخی و ماندگار را سازمان دهد. اعتصاب ۴ اردیبهشت ۱۳۰۸ یکی از بزرگترین اعتصاب‌های کارگری ایران و به لحاظ سیاسی ـ صنفی پر ارزش و اعتبار تاریخی است. این اعتصاب ۳ روز ادامه داشت و عوامل انگلیس در جریان آن ۳۰۰ نفر از کارگران را بازداشت کردند. گرچه اعتصاب با موفقیت پایان نیافت امّا برای نخستین بار به طبقه کارگر سراسر ایران اهمیت نیروی متشکل و متحد را نشان داد. چکیده این تجربه تاریخی را می توان در شعار "کارگر متحد همه چیز، کارگر متفرق هیچ چیز" مشاهده کرد. به هر روی از دل این اعتصاب و مبارزه تاریخی مبارزان برجسته و نیز رهبر بزرگ و تاریخی کارگران ایران علی امید بیرون آمدند. این سنت توسط دیگر فعالان سندیکای نفت خوزستان تداوم یافت. منوچهر مصلح کارگر قهرمان یکی از این مبارزان صاحب نام جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران است. منوچهر مصلح در سال ۱۲۹۱ در آبادان متولد شد. او ۱۵ سال بیش نداشت که به عنوان کارگر به استخدام شرکت سابق نفت ایران و انگلیس در آمد. خیلی زود و در پرتو تجربه روزمره زندگی دشوار کارگری به آگاهی طبقاتی دست یافت و به صف مبارزه پیوست. او در همان نخستین سال‌های آغاز به کار در شرکت نفت با سندیکای کارگران نفت خوزستان همکاری کرد و به مثابه یکی از فعالین جوان مورد توجه سندیکالیست‌هایی چون علی امید بود. از علی امید و علی امیدها بسیار آموخت. پس از ضربات حکومت سیاه رضا خان این عامل رسوای امپریالیسم انگلیس به حزب‌ها و سندیکاهای کارگری، منوچهر مصلح در خفا و پنهانی یکی از سندیکالیست‌هایی بود که با وجود سن کم حلقه‌های از هم گسیخته فعالین کارگری را با هوشیاری، دقت و فداکاری حفظ و به هم متصل می ساخت. پس از سقوط رژیم دیکتاتوری رضا خان، بار دیگر فعالیت سندیکای کارگران نفت خوزستان با حمایت مستقیم و موثر حزب طبقۀ کارگر، حزب توده ایران احیا و تداوم یافت. در سال ۲۴ ـ ۱۳۲۳خورشیدی به همت سندیکالیست‌هایی چون علی امید و منوچهر مصلح سندیکای کارگران نفت خوزستان از هر حیث رشد کرد و به شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگری ایران پیوست. فعالیت خستگی ناپذیر منوچهر مصلح در این سال‌ها گواه بر ایمان و وفاداری این فرزند آگاه زحمتکشان به امر دفاع از حقوق کارگران و استقلال ملی کشور است. او رسماٌ در سال های ۲۵ـ ۱۳۲۴از سوی شورای متحده مرکزی، کارگران نفت آبادان را نمایندگی می کرد. آگاهی طبقاتی، تسلط به موازین و اصول کار سندیکایی و تجربه‌های اندوخته شده از سالیان مبارزه، از او یک رهبر شایسته سندیکایی ساخته بود. اعتصاب بزرگ و پُر دامنه کارگران نفت در ۲۳ تیر ۱۳۲۵ که پلیس رژیم شاهنشاهی آن را به خون کشید با هدایت و همکاری منوچهر مصلح و یاران او سازماندهی شد. این اعتصاب نیز از مهم‌ترین رخ دادهای جنبش کارگری میهن ما محسوب می گردد. با یورش به شورای متحده مرکزی در سال‌های دهه ۲۰ خورشیدی، منوچهر مصلح از کار اخراج و مجبور به ترک زادگاه خود آبادان شد. در تمام طول سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد به دفعات به اتهام‌های واهی دستگیر و زندانی شد. او هرگز وظایف خود به عنوان یک سندیکالیست آگاه را فراموش نکرد و با تمام توان در این راه پیگیر بود. با پیروزی انقلاب مرحله نوینی از کار و مبارزه منوچهر مصلح آغاز شد. با شور فراوان و تجربیات ارزنده در خدمت جنبش سندیکایی کارگران قرار گرفت. او از سازمان‌گران سندیکاهای کارگری خوزستان بویژه کارگران نفت آبادان در سال‌های اوّل انقلاب بود. در سال ۱۳۵۹ منوچهر مصلح با درایت و هوشیاری زمینه‌های تشکیل انجمن همبستگی سندیکاها و شوراهای کارگری در آبادان را فراهم کرده بود. شکل گیری این تجمع نقش پر اهمیتی در راه تشکل‌یابی سندیکایی زحمتکشان در سال های نخست پیروزی انقلاب قلمداد می شد. امّا واپس گرایان به خرابکاری و مانع تراشی در برابر این امر مهم مشغول بودند. جنگ و تجاوز نظامی صدام به کشور و پاکسازی‌های خونین و خشن تازه به قدرت رسیدگان در استان خوزستان، سبب شد بار دیگر آبادان را ترک کند. او همراه دیگر جنگ زدگان به اجبار در تهران ساکن شد. در دوران فعالیت انجمن همبستگی سندیکاها و شوراهای کارگری، مقاله‌هایی از منوچهر مصلح در نشریه کارگری اتحاد با امضاء یک کارگر قدیمی نفت چاپ می شد. او در این سال‌ها با دشواری‌های بسیار روبرو شد. تمام عمر او در تنگدستی گذشت، امّا سربلند و استوار در سنگر سیاسی و سندیکایی طبقه کارگر ایران تا لحظه آخر عمر باقی ماند. منوچهر مصلح این سندیکالیست توانا و مجرب به سال ۱۳۶۳ در سن ۷۲ سالگی بر اثر سکته قلبی دور از زادگاه محبوبش (خوزستان) چشم از جهان فرو بست. او یکی از چهره‌های ارزنده و نمونه‌ای از فعالین سندیکایی مجرب، استوار و ثابت قدم به شمار می آید. نام، راه و یاد او جاودانه است.

مدعیات علی ربیعی وزیرِ کار؛ واقعیت چیست؟!

علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت یازدهم جمهوری اسلامی اخیراً در جریان یک مراسم حکومتی سخنانی بر زبان آورده و ادعاهایی را مطرح کرده است؛ بجاست به منظور روشن شدن برخی زوایای فعالیت و پیشینه او، پاسخی هر چند فشرده به این مدعیات داده شود.

خبرگزاری ایلنا ۱۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۲ از قول ربیعی گزارش داد: "کارگری بودم که به برکت انقلاب وزیر شدم... در زمان شاه مستضعفین امکان جابجایی در طبقات اجتماعی و سیاسی را نداشتند... من یک کارگر کارخانه بودم ولی امروز وزیر شده‌ام."

علی ربیعی به خوبی می داند چگونه و با چه پیشینه‌ای به مقام وزارت در جمهوری اسلامی رسیده است. بازگویی این سابقه وزیر کار برای شناخت او و تمام کسانی که به برکت شکست انقلاب و برپایی حکومتی مغایر با هدف‌های اصلی انقلاب، به وزارت و صدارت رسیدند، مفید خواهد بود. در ابتدای پیروزی انقلاب علی ربیعی در کنار علی رضا محجوب و شخصی به نام دانشمند که می‌توان رد پای او را امروزه در اتاق بازرگانی سراغ گرفت از زمره چماقداران وابسته به جمهوری اسلامی بودند که علیه تشکل‌های مستقل خرابکاری می کردند. فعالیت آنها در خانه کارگر شامل شناسایی و دستگیری فعالین کارگری و سندیکالیست‌های شناخته شده نیز می شود. در کنار انحصار طلبی و تهدید تشکل‌های مستقل در خانه کارگر آن روزها، علی ربیعی خیلی زود جذب نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هم شد. او با نام برادر عباد در ارگان‌های امنیتی فعالیت می کرد و در دهه خونین شصت در یکی از شعبه‌های دادسرای انقلاب اسلامی حضور موثر داشت. در سال‌های ۶۱ ـ ۶۳ در بازجویی از برخی سندیکالیست‌ها مانند حسن جلالی و هدایت معلم در شعبه ویژه مسایل کارگری در اوین و کمیته مشترک نقش اصلی را ایفا کرد. علی ربیعی سپس با تاسیس وزارت اطلاعات از معاونان این نهاد امنیتی سرکوبگر بود. در دهه ۷۰ خورشیدی همراه با حسین کمالی از پدید آورندگان و طراحان قراردادهای موقت است که به حق کارگران به این نوع قراردادها و بانیان آن با تنفر یاد می کنند. فراموش نکنیم در دهه ۶۰ یعنی در دوران سرکوب‌های خونین، علی ربیعی در سازماندهی حمله به مراکز سندیکایی مانند انجمن همبستگی سندیکاها و شوراهای کارگری تهران و حومه نقش درجه اوّل داشت. او از طراحان شوراهای اسلامی کار است که به شدت حقوق صنفی ـ سندیکایی کارگران را نقض و پایمال می سازد. او مدافع سینه چاک شعار"سندیکا طاغوتی است" قلمداد می شد و ابتکار تصفیه خانه کارگر از فعالین صدیق و آگاه کارگری در ابتدای دهه ۶۰ با او بوده است. پس از آنکه در کنار حسین کمالی طرح قراردادهای موقت را "در قوانین" گنجاند، برای مدتی به دلیل سابقه امنیتی و سرکوب سندیکاهای کارگری به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در کنار دبیر دیگر یعنی محمد جواد لاریجانی انجام "وظیفه" کرد. با چنین سوابقی می‌توان تشخیص داد، علی ربیعی چگونه، چرا و با کدام کارنامه به وزارت رسیده و در مقام وزیر، منافع چه کسانی را تامین کرده و می کند!

پاسخ‌های جورج ماوریکوس، دبیرکلِ فدراسیون جهانی سندیکاهایِ کارگری، به پرسش‌های کمیتۀ روابط سندیکایی ایران



فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری از حقِ آزادی برای برپایی سندیکاهای کارگری در همۀ کشورها دفاع می‌کند. میثاقِ ۸۷ سازمانِ جهانی کار که از سوی بسیاری از کشورها تصویب و امضا شده است، نتیجۀ اقدام‌های جنبشِ سندیکایی طبقاتی و فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری است. برای به‌واقعیت درآوردن آزادی سندیکاهای کارگری در همة کشورها، همبستگی بین‌المللی و حمایت از مبارزۀ ملی کارگرانِ هر کشوری می‌تواند، و باید، ادامه یابد.

پرسش: دورنمایِ کلیِ مبارزات سندیکایی را چگونه می‌بینید و ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ: در مرحلۀ کنونی، جنبش سندیکایی جهانی مسئولیت‌های عظیمی به‌عهده دارد و دارای پتانسیل قابلِ توجهی است. به‌طورکلی، با گرد آوردنِ نیروها در سطح ملی، منطقه‌ای، ناحیه‌ای، و جهانی، به‌طورِ یک‌پارچه و همبسته با یک‌دیگر، می‌توانیم به نتایج پرشماری دست‌یابیم. بنابراین، با بنای همبستگیِ بین‌المللی، مبارزة ملی‌مان را می‌توانیم تقویت کنیم. هدفِ اساسی ما، که به‌طور روزانه باید در مرکز مبارزاتِ ما قرار گیرد، متحد کردنِ طبقۀ کارگر زیرِ لوایِ منافع‌اش، شرکتِ در نوسازیِ جنبشِ سندیکایی با تمام قوای‌مان، و همآهنگ کردنِ نیروهای‌مان در سطحِ ملی، منطقه‌ای، و ناحیه‌ای، برای تقویتِ ظرفیت‌مان است.


پرسش: بحرانِ اقتصادی، و اثرهای آن بر وضعیت کارگران و جنبش سندیکایی، چیست؟


پاسخ: بحرانِ مالی سرمایه‌داری، که در تمام کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته به‌وقوع پیوست، شرایطِ زندگی طبقۀ کارگر را در همة جنبه‌هایش به‌طور چشمگیری وخیم‌تر کرده است. سرمایه‌داران و انحصارها در تمام کشورهای سرمایه‌داری و در تمام قاره‌ها، برای شتاب دادن به ابتکارهای ضد-کارگری که قبلاً تهیه دیده بودند، و در جهتِ کسب ارزشِ اضافی بیشتر، از بحرانِ مالی استفاده کردند. از سطحِ بیکاری بالا برای تحمیلِ تروریسمِ دولتی و کارفرمایی، برای تحمیلِ سرکوب و افزایشِ بهره‌کشی از جوانان، به‌خصوص از کودکانِ طبقۀ کارگر و زحمتکشان، استفاده می‌کنند. سیاست‌هایی که دولت‌های سرمایه‌داری برای خروجِ از بحران در نظر گرفته‌اند، بدون در نظر گرفتن اسم یا ترکیب آن‌ها، و نیز پیش‌شرطِ اصلی نهادهای امپریالیستی جهانی، مزدها و حقوق‌های بسیار پائین، و کاهش دائمی مزدها و حقوق‌ها، با گرایشی به رسیدن به کمترین مزد و حقوق در بازارِ جهانی است. همة این پدیده‌ها و گرایش‌ها را در تمام کشورها و قاره‌ها: آمریکا، اروپا، و آسیا، می‌توانیم مشاهده کنیم.

پرسش: جنبش سندیکایی امروز چگونه و نقش فدراسیون در دوران کنونی چیست؟

پاسخ: ما در مقام: کارگر، جنبشِ سندیکایی با جهتِ‌گیریِ طبقاتی، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری (دابلیو‌ اف تی یو)، وظیفه داریم که توطئه‌های استثمارگران را افشا کنیم، و کارگرانِ جهان را با روحیه‌یی مشحون از مبارزة رزم‌جویانه، انترناسیونالیسم، رویاروییِ پیگیر برضد جنگ‌های امپریالیستی، تقویت کنیم. در سال‌های اخیر فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری و اعضا و دوستانِ آن در نقاطِ مختلفِ جهان، دست به مبارزاتِ مهمی زده‌اند و امر آن‌ها را به‌پیش برده‌اند.

برای سازمان دادنِ مقاومتِ کارگرانِ عرب، که مخالف طرح‌های امپریالیستی برای برپاییِ به‌اصطلاح خاورمیانه نوین“‌اند، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری موقعیتِ استواری در کشورهای عربی دارد. سازمان‌های مهم این کشورها عضو و دوستانِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری‌اند. ما به راه‌مان در همان جهت، بیشتر کردنِ همبستگی‌ با برادرانِ هم‌طبقه‌مان در جهانِ عرب برضد تجاوز امپریالیستی، افشایِ پیگیرِ طرح و توطئه‌های نیروهای امپریالیستی، یعنی نیروهایی که در منطقه دشمنی به‌وجود می‌آورند، ادامه خواهیم داد.

پرسش: مبارزات فدراسیون و دستاوردهای آن پس از آخرین گنگره– گنگره شانزدهم-  چیست؟

پاسخ: گنگرة شانزدهم اتحادیه‌های کارگری که با شرکتِ ۸۲۸ نماینده از ۱۰۱ کشورِ جهان برگزار شد، برای جنبشِ سندیکایی کارگری با جهت‌گیری طبقاتی رویدادی تاریخی بود. این گنگره، ماهیتِ باز، وسیع، دمکراتیک، مدرن، انترناسیونالیستی، و دارای جهتِ‌گیری طبقاتی فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری را باز می‌تابید. ”پیمانِ آتن“- مصوبۀ اصلی گنگره شانزدهم اتحادیه‌های کارگری- میراثی مهم برای جنبشِ سندیکایی بین‌المللی و ثمرِ تصمیمِی جمعی، پخته، و دمکراتیک بود که تحلیل‌هایی مهم و به‌موقع در ارتباط با توسعه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی‌ای که در مسیر منافع کارگران و زحمتکشان‌اند درخود متبلور کرده است. کنش پر ارجِ فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری در سطح مرکزی، منطقه‌ای، و ناحیه‌ای، تلاش برای متحد کردنِ نیروهای طبقۀ کارگر در مبارزۀ طبقاتی، تلاش برای متحد کردن کارگران باوجودِ داشتنِ ایدئولوژی، مذهب، زبان، و جنسیت متفاوت، و متحد کردن عموم مردم در مبارزه با بهره‌کشیِ سرمایه‌داری از آنان و مبارزه برضد امپریالیسم بوده است.
رشدِ سازمانیِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، که در پیِ آن بیش از ۸۶ میلیون تن در ۱۲۶ کشورِ جهان را پوشش سازمانی می‌دهد، یکی از نتیجِه‌های این رشد است.

پرسش: فعالیتِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در سازمان بین‌المللی کار  چگونه است؟

پاسخ: فدراسیونِ جهانی سندیکاهای کارگری نمایندگی‌ای دائم در سازمانِ بین‌المللی کار، و همچنین در تمام سازمان‌های بین‌المللی مثل سازمان ملل متحد، یونسکو، و سازمان غذا و کشاورزی دارد که به‌وسیلة آن‌ها، یعنی این نمایندگی‌ها، دیدگاه‌ها و موضع‌گیری‌هایش را در جهت نفع کارگران، در این سازمان‌ها ابراز می‌دارد. با اینهمه، ما در ارتباط با نقشِ سازمانِ بین‌المللی کار مبنی بر اینکه طرفدارِ کارگران نیست، بلکه حامی منافعِ دولت‌ها و کارفرماها است واقع‌بین هستیم. سازمان بین‌المللی کار، در بهترین حالت، به‌طورِساده خواست‌ها، برخی کلیات، و وعده‌هایی مبهم را عنوان می‌کند. مدتِ زیادی‌ست که ما به سخنان دلپذیر این سازمان در ارج‌گذاری به شأن[کارگران]، برابری، و حقوقِ دمکراتیک، و جز این‌ها، گوش کرده‌ایم، اما هیچ عملی در رابطه با حل مسئله‌ها و رفع مشکل‌های واقعی کارگران [از سوی این سازمان] انجام نگرفته است. برعکس، سازمانِ بین‌المللی کار و دفترِهای منطقه‌ای آن از روند [انتخاب] نمایندگی‌ای متناسب و دمکراتیک از سوی سندیکاهای کارگری جلوگیری می‌کنند. همچنین، برای بخشی از جنبش سندیکایی (آی تی سی یو) در سازمانِ بین‌المللی کار امتیازهایی قائل می‌شوند و امکان‌هایی می‌دهند و برضد بخشی از جنبشِ سندیکایی و سازمان‌های وابسته به ما تبعیض روا می‌دارند. تا پایان گرفتن این رویکردها، ما به فشار آوردنِ به این سازمان ادامه خواهیم داد.

پرسش: فدراسیون و شما، یعنی دبیرکل آن، در چند نوبت از آزادی کارگران زندانی و سندیکالیست‌های ایران حمایت کردید. نقش فدراسیون در مقام مرکزی بزرگ و معتبر و شناخته‌شدة سندیکایی در دفاع از حقوق سندیکایی و از جمله حقوق سندیکایی کارگران ایران چگونه است؟

پاسخ: کارگران و اتحادیه‌ها[ی کارگری] در سراسرِ جهان با مشکل‌هایی مشابه به هم روبرویند که با [سیاستِ]بیکاری، اخراج از کار، کاهشِ دستمزد‌ها، یورشِ به حقوقِ رفاهِ اجتماعی، و [افزایش]سنِ بازنشستگی مرتبطند. تجاوز به حقوق سندیکایی، آزارِ فعالانِ سندیکایی و نقضِ حقوق آنان، مسلماً با به‌کارگیری یک چنین سیاست‌هایی رابطه دارند.

فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری از حقِ آزادی برای برپایی سندیکاهای کارگری در همۀ کشورها دفاع می‌کند. میثاقِ ۸۷ سازمانِ جهانی کار که از سوی بسیاری از کشورها تصویب و امضا شده است، نتیجۀ اقدام‌های جنبشِ سندیکایی طبقاتی و فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری است.

برای به‌واقعیت درآوردن آزادی سندیکاهای کارگری در همة کشورها، همبستگی بین‌المللی و حمایت از مبارزۀ ملی کارگرانِ هر کشوری می‌تواند، و باید، ادامه یابد.

به نقل از نامه مردم، شماره 944، ارگان مرکزی حزب توده ایران
18 فروردین ماه 1393

در راه احیای حقوق سندیکایی با آموزش‌های فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری


پیمان آتن –  بخش نخست


شانزدهمین گنگرۀ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری سندی را از تصویب گذرانده بود که در برگیرنده چارچوب مبارزات سندیکایی در جهان معاصر است. این مصوبه پیمان آتن نامیده می شود و در عین حال یکی از مهم‌ترین و معتبرترین اسناد جنبش جهانی سندیکایی به شمار می آید. اتحاد کارگر، بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران، این سند را در چند بخش مجزا و به‌مرور انتشار می‌دهد. آشنایی و دسترسی فعالین سندیکایی به این سند مهم در اوضاع کنونی می‌تواند مبارزه در راه احیای حقوق سندیکایی را با توجه به اهمیت آن یاری موثر نماید. اینک نخستین بخش پیمانِ آتن مربوط به فصل "د" همزمان با روز جهانی کارگر به خوانندگان ارائه میشود.


آماج‌های ما

اصول  فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری؛ نیازهای معاصر و آماج‌های مبرم:

اتحاد طبقهٔ کارگر

یک پیش شرط لازم برای موفقیت مبارزهٔ ما، تبلیغ و ترویج اتحاد طبقهٔ کارگر بدون در نظر گرفتن  تفاوت‌های مذهبی، نژادی، جنسیتی، زبانی یا سیاسی است. طبقهٔ کارگر در هر کشور و هر بخش صنعتی، و صرفنظر از اینکه اتحادیهٔ صنفی‌اش به کدام مرکز اتحادیه‌ای تعلق دارد، در مبارزه علیه سرمایه و استثمار دارای منافع مشترک است. وظیفهٔ ما متحد ساختن همهٔ کارگران در زیر پرچم اهداف مشترک‌مان است.

کارگران، وقتیکه بر اساس منافع طبقاتی‌شان متحد باشند می‌توانند کشاورزان فقیر، شاغلین آزاد و اصناف کوچک را با خود همراه نمایند و متحدانی در مبارزه با انحصارات و سرمایهٔ کلان داشته باشند. آنان می‌توانند متحدین خود را برای مبارزه بوجود آورند. ما باید بخاطر داشته باشیم که مخالفین و دشمنان زحمتکشان نیز برای رسیدن به اهداف خود، تلاش می‌کنند خود را زیر یک چتر متحد نمایند.

مشکلات امر «اتحاد» همیشه مورد بحث قرار داشته و خواهد داشت؛ چرا که هر طبقه‌ای خواستار یافتن متحدین جدید و تقویت صفوف خود در مبارزه طبقاتی است. این اختلافات در همه سطوح  و در تمامی مسائل مبارزه باقی خواهد بود. برای مثال معضل فلسطین را مشاهده نمایید. خلق‌های فلسطین برای تحقق خواسته‌هایشان و حصول به اهدافشان خواهان اتحاد و یافتن ائتلاف‌های جدیدی هستند، هم زمان اسرائیل و ایالات متحده  نیز برای رسیدن به مقاصد امپریالیستی‌شان بدنبال متحدان خود هستند. به مثال کوبا توجه شود که کنفدراسیون عمومی کارگران کوبا (سی – تی – سی) تلاش می‌کند که متحدینی از اتحادیه‌های امریکای لاتین برای دفاع از انقلاب کوبا را ایجاد نماید، درحالی که کنفدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (آی- تی- یو- سی) سعی دارد که نیروها و متحدین خود را بخرد و برای اهداف خود - علیه انقلاب کوبا - استفاده نماید .

بنابراین، این سئوال که «با کی و با چه هدفی متحد شویم » همیشه مهم و عمده است.

در ۵ سال گذشته، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری سعی کرده است که اتحادیه‌ها را بر اساس اقدام‌های عملی بر ضد استثمار سرمایه‌داری وعواقب بحران‌های اقتصادی آن متحد نماید. در روزهای اعتراض بین‌المللی که فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در سال‌های  ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰  برگزار کرد، نیروهای طبقاتی با درخواست‌های اصولی و درست و صفوف متحد در آن شرکت نمودند.

ورود اعضای جدید به سندیکاها و صفوف مبارزه

با پذیرش اعضای جدید و بکارگیری آنان، جنبش سندیکایی توده‌ای شده و تحرک و پویایی جدیدی در فعالیت و حیاتش ایجاد می‌نماید. در دوره سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بسیاری از کارگران در کشورهای سرمایه‌داری اتحادیههای کارگری را ترک کرده و در خانه‌‌های خود ماندند. ولی امروز، شدت بحران و پیامدهای آن، بخش عمده‌ای از لایه‌های محروم و  زحمتکشان را به رادیکال شدن کشانده است و مایلند به طور فعال‌تری در مبارزات مشارکت نمایند. مبارزات جاری و عظیم در اروپا، آسیا و آمریکای ‌لاتین این را تصدیق می‌کند.

لازم است که اعضاء و دوستان فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری به مشارکت نسل جوان و زنان در اتحادیه‌ها توجه نمایند. همچنین باید به بخش‌های جدیدی از زحمتکشان که تکنولوژی نوین به همراه خود بوجود آورده، توجه داشته باشند. بایستی که با روشنفکران مترقی و کارگران بخش فرهنگ و اعتقادات ملاقات کنند. واقعیت این است که ملحق شدن نسل جوان به حیات اتحادیه‌ها ومبارزه آنان کمک می‌کند. نتایج روشن و ملموس بزرگتر و بیشتر از طریق مبارزه  مردم عادی بدست می آید.

ما باید از همین فردا و تا کنگرهٔ آینده به مبارزه  متشکل و مشارکت کارگران در سندیکاها توجهٔ بیشتری بکنیم. بطور مداوم و پیوسته کار کنیم تا اتحادیه‌ها، کمیته‌های پایه، کمیته‌های هدایت و راهبری و اشکال دیگر مشارکت را - که به فعال کردن توده‌ها کمک نماید – بسازیم؛ در محل‌های کار و کارگاه‌های مختلف تمرکز نماییم. هم زمان، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری باید از جنبش سندیکایی بازنشستگان حمایت و آنها را تقویت نماید؛ چرا که دولت‌ها باسیاست‌های خود زندگی روزانه آنها را بسیار سخت و طاقت فرسا نموده‌اند.

همبستگی بین‌المللی

در چندین مادهٔ اساسنامه ما، بر اهمیت انترناسیونالیزم کارگری، همبستگی کارگران و همبستگی بین‌المللی در میان همه بخش‌های زحمتکشان در تمامی قاره‌ها، کشورها و نواحی تاکید شده است. انترناسیونالیزم، بنیان استواری بوده و خواهد بود که تشکیلات ما بر آن بنا شده است. تجربهٔ تاریخی از سال ۱۹۴۵ تا به امروز این را تائید می کند. مبارزین زیادی بخاطر دفاع از انترناسیونالیزم مورد حمله، تحت تعقیب قرارگرفته و یا از کار بیکار شده و یا به زندان افتاده‌اند. که می‌توان از مبارزات دراسپانیای فرانکو، پرتغالِ سالازار، گواتمالا، یونان، کوبا، اندونزی، شیلیِ پینوشه، هاندورس، ونزوئلا، کلمبیا، آفریقای جنوبی، مصر، خاورمیانه، عراق، یوگسلاوی و غیره نام برد و این فهرست را انتهایی نیست. بویژه در شرایط جهانی سازی سرمایه‌داری و تشدید تجاوزات امپریالیستی، همبستگی بین‌المللی نیاز به کیفیت جدید و ویژه‌گی‌های نوین دارد، خصوصا در میان کارگرانِ شرکت‌های چند ملیتی، کارگرانِ انحصارات و کارتل‌ها. در نتیجه امروزه، نیاز برای هماهنگی وهمبستگی بین‌المللی بیش از گذشته است.

در زمینه امر همبستگی بین‌المللی و نیازهای اعضای فدارسیون، رهبری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که در کنگره آتن انتخاب خواهند شد و بنا به مواد ۶ و ۸ اساسنامه فدراسیون، بایستی که امکان برقراری «بودجه همبستگی» را بررسی نماید. امروزه وضعیت مالی ما بسیار محدود بوده، ولی بهر حال ما باید از سازمان‌هایی که در شرایط سختی هستند- حتی شده بصورت نمادین- حمایت نماییم

«ابزار» ایدئولوژیک سندیکاهای کارگری

شرایط کنونی بسیار سخت و پیچیده است. در این شرایط، سندیکالیست‌ها، دوستان و رزمندگانی که با ما همراهی می کنند باید دانش ایدئولوژیک و پایه‌ای سندیکایی را دارا باشند. امروز اشتیاق به قهرمان شدن و محکم بودن کافی نیست. البته که آن‌ها نیز مهم هستند. معهذا تبلیغات و هوچی گریِ  سرمایه‌داری و دولت‌هایشان دقیق و شیادانه است. انحصارات و شرکت‌های چند ملیتی عوامل وعناصرشان را آموزش میدهند.

ما همواره نیاز داریم که ابزار اتحادیه‌ای و ایدئولوژیکی خود را تقویت نماییم. با تشکیل سمینارهای اتحادیه‌های کارگری، کلاس‌های آموزشی، آموزشگاه‌های سندیکایی، تبادل تجارب، باید سندیکالیست‌ها و کارگران را آموزش داد تا بتوانند مسائل جهان امروزی را تحلیل و بحران‌های امروزی را شناخته و راهکار بلند مدت را بتوانند در بیاورند.

ارتباط داشتن و شناخت دستاورد تئوری مارکسیسم، به سندیکالیست‌ها و رهبران‌مان درهر کشور، هر ناحیه و بخش فرصت و توان آن را می‌دهد که تا پیشتاز مبارزهٔ طبقاتی باشند.

در چارچوب این نیازهای امروزین ما باید از مدارس سندیکالیستی، بنیادها و انجمن‌ها، گروه‌های کاری که سازمان‌ها و اعضاء  فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که در کشورهایشان در اختیار دارند استفاده نمائیم.

بکارگیری همهٔ اشکال مبارزه

در طی مدت ۶۶ سال  بنیان‌گذاری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، ما از تمامی اشکال مبارزه استفاده کرده‌ایم. از ساده ترین شکل مانند یک اعتراض، یادداشت اعتراض (امضاء تومار)، تا تحصن و اعتصابات. ما از حق همهٔ مردم در تصمیم به مبارزات و اشکال مبارزه حمایت و پشتیبانی می کنیم. انتخاب زمان و شکل مبارزه مناسب با در نظر گرفتن شرایط ویژه منطقه، ناحیه و بخش و نیز همکاری‌های لازم تصمیم گیری می‌شود، و باید گام‌های بعدی را مهیا نموده و تضمین‌های لازم برای اتحاد و همبستگی بنماید. ما بایستی بسیاری از مبارزات ۵ ساله اخیر را به منظور بدست آوردن تجربه‌های جدید و نتایج مفید مطالعه وبررسی نمائیم. مبارزهٔ کارگران بخش دولتی و عمومی در آفریقای جنوبی، کارگرانِ ساختمانی و فلزکاران در شیلی و پرو، اعتصابات عمومی و یکپارچه در هندوستان، در مکزیک، یونان، پرتغال، فرانسه، مبارزات در کلمبیا و فیلیپین، مبارزه در کارخانهٔ فورد روسیه، اعتراضات باسک، کارگران ایتالیایی، بلژیکی و غیره به ما احتمال و امکان تحلیل و درس آموزی و بررسی نقاط ضعف و قوت آنرا می‌دهد.

در هر مورد فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری و اتحادیه‌های کارگریِ بطور کلی بایستی که با دقت به مبارزه رزم جویانه و جدی خود ادامه داده، و در هر موقعیتی مناسب‌ترین شکل مبارزه را انتخاب نموده تا هم محتوای مبارزه را ارتقا داده وهم به نتایج مشخص و مثبتی برسند. ما باید بدون مستثنی کردن اشکال مختلف مبارزه، باید اصولیت و پایداری و اراده خود را برای مبارزه نشان دهیم.

خواست‌ها بر اساس نیازهای جدید

توانایی تصمیم گیری در محتوای درخواست‌ها و اهداف مبارزه برای هر زمان دارای اهمیت ویژه خود در چارچوب مبارزه طبقاتی دارد. تجربه‌های مثبت و منفی در این موارد زیاد است. همیشه بحث‌های زیادی در مورد اینکه چه چیزهایی واقع گرایانه بوده و چه چیزهایی امکان پذیر است، خواهد بوده. ما اعتقاد داریم که مطمئن‌ترین محک برای کارگران و توده‌ها درخواست نیازهای روزانه‌ آنها، که برای بقای حیاتشان لازم است، خواهد بود. نیازهایی مانند دستمزد، آموزش و پرورش، سرگرمی و تفریحات، بازیابی توانایی کار نیروی کار. اتحادیه‌های کارگری باید اهداف‌شان را بر مبنای این احتیاجات تعیین نمایند.

امروزه افزایش بسیار زیاد بهره‌وری نیروی کار، استفاده از تکنولوژی نو در تولید، ارتقا سطح آموزشی و فرهنگی کارگران نشانی از بالا بودن نیازهای ما است. مردم باید بهتر و طولانی‌تر زندگی کنند واین هدف ما است.

نقش رسانه‌ها - ارتباطات

در این عصر تکنولوژی و ارتباطات  نقش رسانه‌ها اهمیتی بسزاء و عظیم و تأثیرپذیری دارند. اگر ما دقت کنیم که چگونه امپریالیست‌ها از رسانه‌ها در کودتای سال ۲۰۰۲ علیه  چاوز در ونزوئلا، در ۱۹۹۰- ۱۹۸۹ در واژگونی و فروپاشی کشورهای سوسیالیستی، در ۲۰۰۳  در عراق، در حملهٔ نیروهای ارتشی اسرائیل به  فعالان ترکیه‌ای در۲۰۱۰ استفاده نمودند، ما به این نتیجه خواهیم رسید: جنبش سندیکایی طبقاتی باید در بکارگیری رسانه‌ها زیرک‌‌تر، مبتکرتر و کاردان‌تر بوده و از آن‌ها بهتر استفاده نماید. سندیکاها و سازمان‌های ما نیاز به آموزش و آگاهی دارند. سمینارهایی که در این سال در آتن برای تعلیم و تربیت سندیکالیست‌های آفریقایی با استفاده از رسانه‌های الکترونیکی و چاپی آغاز گشته است از نیازهای نوین بسیار دور است.

رهبری جدید  فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری  که قرار است در شانزدهمین  کنگرهٔ فدراسیون انتخاب شود، برنامه‌ای مشخص و مستقیم برای همهٔ موارد و موضوعاتِ مربوط به رسانه‌ها و کارگران در رسانه‌ها ایجاد خواهد نمود.

ادامه در شماره آینده اتحاد کارگر