Popular Posts

۱۳۹۳ مرداد ۳, جمعه

نام های نا زدودنی

جنبش سندیکایی و چهره های آن

رشته مقاله های نام های نا زدودنی تا کنون با استقبال خوانندگان و علاقمندان روبرو شده است. اتحاد کارگر بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران هدف خود از انتشار این مجموعه را آشنایی کارگران جوان و نسل جوان سندیکالیست های میهن با تاریخ پُر افتخار جنبش کارگری قرار داده است. آشنایی با این تاریخ پُر غرور یک نیاز، یک ضرورت کتمان ناپذیر قلمداد می گردد. تجربه دیروز را باید در خدمت مبارزه امروز قرار داد. نسل جوان کارگران ایران باید بدانند از پیشینه و سابقه ای بسیار غنی و درخشان و سنت های انقلابی اصیل برخوردارند. اینک در ادامه این رشته مقاله ها به یکی از پیش کسوتان ارجمند تاریخ جنبش کارگری ـ سندیکایی می پردازیم. او رهبری توانا و یکی از نخستین مبارزان شهید جنبش کارگری ایران است.



مرتضی حجازی؛ از پیش کسوتان و رهبران جنبش سندیکایی کارگران ایران

در تاریخ سراسر مبارزه و افتخار جنبش کارگری ـ سندیکایی میهن ما، مرتضی حجازی از برجسته ترین رهبران نسل اوّل به شمار می آید. او نخستین شهید جنبش سندیکایی کارگران در تاریخ معاصر ایران معرفی می گردد. نام او با تاسیس و فعالیت یکی از اولین سندیکاهای کارگری یعنی اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران عجین و آمیخته است. مطابق اسناد رسمی، اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران که در آستانه انقلاب مشروطه در سال های85 ـ 1284 خورشیدی تأسیس گردیده بود، از زمره مهم ترین و موثرترین سندیکاهای زمان خود محسوب می شد. این سندیکا به همراه دیگر سندیکاها در سال های 1304 ـ 1297 خورشیدی مجموعه ای از اعتصاب های تأثیر گذار تاریخ جنبش کارگری میهن ما را سازماندهی کرده است. اعتصاب 14 روزه سندیکای چاپخانه ها مقام ماندگار و پُر ارزشی در تاریخ به خود اختصاص می دهد. خواست های اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران در آن اعتصاب تاریخی از جمله عبارت بودند از: "قرار 8 ساعت کار در روز، بهبود وضعیت کارگران، حق انعقاد قرار دادهای دستجمعی، دریافت کمک های طبی (پزشکی)  برای کارگران بیمار، دریافت مزد در ساعات اضافه کاری، تعطیلی روزهای جمعه و اعیاد و رسمیت یافتن 10 روز مرخصی سالیانه برای کارگران"! این اعتصاب و کامیابی آن یک شاخص اساسی از روند رو به رشد آگاهی طبقاتی کارگران میهن ما و سنت های ریشه دار طبقاتی جنبش سندیکایی است. بعلاوه اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران نقش موثری در وحدت صف های جنبش سندیکایی ایفا کرد و در اتحاد با سندیکای کارگری کفاشان، خبازان و دیگر اتحادیه های آن روز، شورای مرکزی اتحادیه های کارگری را پدید آوردند که مرکز واحد سندیکایی آن دوره معین قلمداد می شود. شورای مرکزی اتحادیه های حرفه ای در عین حال به یک موفقیت بزرگ نیز دست پیدا کرد. این شورا رسماً به عضویت انترناسیونال اتحادیه های کارگری سرخ ـ پروفینترن ـ درآمد. این یک دستاورد بزرگ و تاریخی به حساب می آید. مرتضی حجازی مبارز و رهبر برجسته و فراموش نشدنی این دوره از حیات جنبش سندیکایی کارگران ایران است.
مرتضی حجازی در سال 1281خورشیدی در یک خانواده فقیر در شهر تهران به دنیا آمد. دوران کودکی را در مکتب های آن روز تهران سپری کرد و سواد آموخت. 15 ساله بود که پدرش را از دست داد و برای تأمین مخارج خانواده مجبور به کار شد. در 15 سالگی به استخدام یکی از چاپخانه های تهران در آمد و به عنوان حروف چین مشغول به کار شد. به سرعت در این حرفه مهارت کسب کرد. او از سال 1298 در صف اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران فعال بود و سپس به سنگر سیاسی طبقه کارگر ـ حزب کمونیست ایران سلف حزب توده ایران پیوست. مرتضی حجازی از سازماندهندگان اعتصاب های سال های 1304 ـ 1300 کارگران تهران است. در اثر فعالیت خستگی ناپذیر، اعتماد عمیق کارگران و درایت سندیکایی و سیاسی به یکی از رهبران جنبش سندیکایی بدل شد. در تمام مبارزات سندیکایی سال های 1307 ـ 1300 مرتضی حجازی چهره ای برجسته و دارای نقش درجه اوّل است. علاوه بر فعالیت سندیکایی و سازمان دهی اتحادیه های کارگری، وی در تهیّه و نگارش مطالب و گزارش های کارگری به زبان ساده و قابل فهم برای کارگران همراه افرادی نظیر جعفر پیشه وری، محمد دهگان، نیک بین و سلطان زاده، میکائیلیان و دیگران شرکت داشت. مقاله های او در روزنامه های کارگری مانند حقیقت و اقتصاد ایران و ستاره سرخ درج شده است. او را به حق یکی از بر جسته ترین سازمانگران تاریخ جنبش سندیکایی کارگران ایران و از پیش کسوتان پُر افتخار آن می دانند. مرتضی حجازی در این دوره تاریخی نقش بسیار موثر در رشد و اعتلای جنبش سندیکایی داشته است. در سال های 1307 ـ 1304 اعمال فشار دیکتاتوری رضاخانی بر جنبش سندیکایی کارگران و حزب های ترقی خواه رو به افزایش نهاد و بسیاری از فعالین کارگری شناسایی و مورد پیگرد و تهدید قرار می گرفتند. مرتضی حجازی در سال 1307 به نمایندگی از طبقه کارگر ایران و سندیکاهای کارگری به مسکو سفر و با رهبری انترناسیونال اتحادیه های کارگری سرخ دیدار و گفتگو کرد. در همین دوران مراسم روز جهانی کارگر با شکوه در تهران و بندر انزلی توسط کارگران برگزار شد. حجازی هنگام بازگشت به کشور توسط شهربانی رضا خانی بازداشت و به زندان تهران انتقال داده شد. برای ماه های متوالی این رزمنده قهرمان طبقه کارگر در سلول انفرادی مورد شدیدترین شکنجه های جسمی و روانی قرار گرفت. از جمله چندین روز متوالی شلاق می خورد و در همان حال روی سرش یخ گذاشته و آب به زیر پایش می ریختند. او زیر شکنجه مقاومت بی نظیری از خود نشان داد و هرگز لب به سخن نگشود. فرزند قهرمان توده های کار و زحمت، حسرت تسلیم را بر دل اوباشان رژیم پهلوی (رضا خان) گذاشت. او که از محروم ترین لایه های اجتماعی بر خاسته بود، به طبقه خود و محرومان و آرمان سیاسی و مبارزه سندیکایی اش تا آخرین لحظه زندگی وفادار ماند. رضا خان شخصاً نسبت به مبارزان جنبش کارگری کینه حیوانی داشت و به دستور امپریالیسم انگلیس و با یاری آنها با خشونت جنبش کارگری و سندیکایی را سرکوب می کرد.
مرتضی حجازی در سال 1307 در زندان رضا خان به شهادت رسید. در حمایت از مرتضی حجازی تمامی اتحادیه های کارگری جهان به فراخوان سندیکاهای کارگری ایران پاسخ داده و در آن زمان کارزار بزرگی را برای حجازی این نخستین شهید جنبش سندیکایی بر پا کردند. سید جعفر پیشه وری با انتشار مقاله ای با گرامی داشت خاطره مرتضی حجازی رهبر برجسته جنبش سندیکایی کارگران ایران در باره او چنین نوشت: "مرتضی حجازی، اهل تهران، از طفولیت وارد چاپخانه شد، پانزده سال از عمر خود را در راه اتحادیه های کارگری صرف کرده و بالاخره در زندان شهربانی قربانی شده است. مزارش معلوم نیست، ولی خاطره او در قلب کارگران همیشه باقی خواهد ماند".
از مرتضی حجازی تا حسن جلالی جنبش سندیکایی کارگران ایران در تمام طول حیات پُرافتخار خود، علی رغم سرکوب و اعدام به مبارزه ادامه داده و با تکیه بر سنت های ریشه دار طبقاتی، اینک نیز راه پیش کسوتان خود را ادامه داده و می دهند. تاریخ از مرتضی حجازی ها، علی شناسایی ها، هدایت معلم ها، علی امیدها، حسن حسین پور تبریزی ها و حسن جلالی ها با افتخار و غرور یاد می کنند. نسل جوان کارگران ایران با الهام از این چهره ها و نام های نا زدودنی، راه آنها را با سربلندی ادامه می دهند.

اعتصاب حق سیاسی کارگران است!
هیچ کارگری را نمی توان به دلیل مبارزه سندیکایی و اعتصاب
بازداشت یا از کار اخراج کرد!